راهنمای مطالعه
سال ۲۰۲۰ سال رنج سیاهپوستان و آمریکایی-آفریقاییها بود. سالی که هم اتحاد و وحدتشان را دیدیم، هم رنج و درد و غمشان را، هم خشم و نفرت و هم عشق دوستیشان را. ملتی عظیم که در طول تاریخ، بدون هیچ گناهی متحمل هزاران عذاب شدند و بعد از یک عمر مبارزه، توانستند جایگاه بر حقشان را دوباره به دست آورند. امسال فیلمهای بسیاری دربارهی سیاهپوستان و مبارزهی آنها برای آزادی ساخته شد؛ فیلمهایی که بیپرده و با زبانی سرخ، وضعیت فرهنگی را به باد انتقاد گرفتند. شاید بتوان گفت که از بهترین و شفافترین فیلمهایی که امسال در باب تاریخ سیاهپوستان دیدیم، فیلم ترانه بلک باتم مارِینی (Ma Rainey’s Black Bottom) باشد.
اما این فیلم با فیلمهای دیگری که امسال دربارهی این موضوع دیدیم، کمی متفاوت است. شاید تمامی فیلمهای دیگری که در سال ۲۰۲۰ دربارهی مصائب سیاهپوستان نظارهگر بودیم، صرفا نمایی از رنجها و مصائب آنها را به تصویر میکشید، اما در این فیلم، تفاوتی فاحش وجود داشت. در «فیلم ترانه بلک باتم مارینی» نه تنها شاهد مشکلات آنها هستیم، بلکه با نمادی از قدرت و توانایی بیمانند آنها یعنی شخص شخیص مارینی هم روبهرو شدیم.
در این مقاله از «پاسخ از ما» نگاهی خواهیم داشت به این فیلم بینظیر، که همان طور که انتظار میرفت توانست در «اسکار ۲۰۲۱» نیز همچون الماس بدرخشد و نه تنها یک تندیس طلایی بلکه دو تندیس را از آن خود سازد.
اطلاعات کلی
پیش از آنکه به هر موضوع مهم تری بپردازیم، باید یک شفافسازی در رابطه با نام فیلم انجام دهیم. نام فیلم ترانهی بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom)، اشاره دارد به ترانهای با نام «بلک باتم» که شخصا توسط مارینی اجرا شده است. آن ترانه هم اشاره دارد به نوعی رقص، به اسم بلک باتم. کمی پیچیده است اما به هرحال، ما نام «ترانه» را برای این فیلم برگزیدیم.
- کارگردان: جورج سی. وولف
- تهیهکنندگان: دِنزِل واشنگتن/ تاد بلک/ دَنی وولف
- فیلمنامه نویس: روبن سانتیاگو هادسن (بر اساس نمایشنامهای با همین نام از آگوست ویلسون)
- فیلمبردار: توبیاس شلیسلر
- بازیگران: وایولا دیویس/ چادویک بوزمن/ گلین تِرمن/ کولمن دامینگو/ مایکل پاتز
رسیدن، دیر رسیدن یا هرگز نرسیدن، مسئله این است!
شیکاگو، سال ۱۹۲۰. جایی که داستان ما از آنجا آغاز میشود. داستانی که بخشی از آن انتقاد است، بخشی از آن نمایش قدرت و بخش دیگر درد و مصیبت. اما بخش قدرت و قوت داستان در وجود چه کسی نهفته شده است؟ آن شخص کسی نیست جز گِرترود مارِینی (Gertrude Ma Rainey)، اسطورهی سبکی از موسیقی که سیاهپوستان آن را به جهانیان معرفی کردند؛ مادر سبک بلوز. قهرمان قصهی ما، یعنی مارینی (با بازی ویولا دِیویس) قرار ملاقاتی با یکی از مطرحترین صاحبان استودیوی ضبط موسیقی دارد و قرار است چندتا از بهترین قطعاتش را اجرا و ضبط کند.
دو مرد سفیدپوستی که در مقابل مارینی قرار میگیرند، یعنی مدیربرنامههای او، اِروین (با بازی جِرِمی شَمِس) و تهیهکنندهی آلبوم، یعنی استاردیوِنت (با بازی جانی کوین) هراسان و پریشانند و مدام به این فکر میکنند که آیا اصلا مارینی به این قرار ملاقات خواهد آمد یا نه. همین موضوع در ابتداییترین دقایق فیلم ترانه بلک باتم مارِینی (Gertrude Ma Rainey)، کافی است تا به خوبی به این نکته پی ببریم که مارینی، مثل زنهای دیگر نیست؛ او قدرتمندتر و برجستهتر از این حرفهاست، مارینی کسی است که دیگران باید از او حساب ببرند.
اما از طرف دیگر، گروهی که مارینی همیشه با آنها کار میکند، بسیار سر موقع و البته قبل از خود او به قرار میرسند و در استودیو حاضر میشوند. مرد بلندپرواز و محافظهکاری هم در این گروه حضور دارد: «لِوی»، نوازندهی ترومپت (با بازی چادویک بوزمن). گروه در طبقهی پایین مشغول تمرین است، تا اینکه بالاخره سر و کلهی مارینی که لرزه به اندام هر کس میاندازد، پیدا میشود.
قدرت مارینی، هنر دیویس
ویولا دیویس جزو آن دسته معدود بازیگرانی است که تاج سهگانهی بازیگری را از آن خود کرده است. شاید بدون اغراق بتوان اعتراف کرد که بزرگترین نقطهی قوت و مهمترین دلیل حضور فیلم ترانه بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom) در کارزار اسکار ۲۰۲۱، حضور همین بازیگر پر افتخار در این فیلم بوده باشد. ویولا دیویس هم بازیگر است، هم تهیهکننده. او تا به حال، هم برندهی جایزهی اسکار شده، هم برندهی جایزهی اِمی شده و هم اینکه دوبار، جایزهی تونی را از آن خودش کرده است. با این اوصاف و این حجم از افتخارات، چه کسی بهتر از او میتوانست نقش مارینی را ایفا کند؟ اصلا گذشته از هنر بازیگری او، چهره و ظاهر ویولا دیویس آنقدر با خود مارینی شباهت دارد که تشیخص و تمییزش، به سختی ممکن است.
هر ثانیه از این فیلم، هر لحظه از اجرای ویولا دیویس، نمایشی از قدرت است؛ از قدرت مارینی به عنوان یک سیاهپوست، و البته به عنوان یک زن. مارینی در هر صحنه به بهترین شکل ممکن به مخاطب نشان میدهد که رئیس چه کسی است و اینجا حرف، حرف کیست. در تمام طول فیلم، مارینی نگاهی از بالا به پایین نسبت به همه دارد، چه مرد، چه زن، چه سیاهپوست، چه سفیدپوست. خلاصه اینکه در طول فیلم
مهمترین و بارزترین نکتهای که پیش روی بیننده قرار دارد این است که مارینی، با هر زنی که تا به حال دیدهاند فرق دارد، او زنی نیست که بتوان به او زور گفت یا بر خلاف خواستهاش او را به کاری مجبور کرد.
رنج، آرزو و مبارزه در پس چهرههای لایه لایه
فیلم ترانهی بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom) را بر اساس نمایشنامهای با همین نام از نویسندهی معروف سیاهپوست، یعنی آگوست ویلسون (August Wilson) ساخته اند. ویلسون یکی از بزرگترین نمایشنامه نویسان است است و البته سیاهپوست نیز هست. بیشتر کارهای او، تماما درباره ی شرح و بیان زندگی سیاهپوستان است؛ نمایش آنچه که آنها در زندگی متحمل شدهاند و تقاصهایی که برای هیچ پس دادهاند. در نمایشنامههای او، شخصیتهای سفیدپوست بسیار اندکاند، یا اصلا وجود ندارند. تمرکز فقط و فقط بر قشر مورد نظر اوست.
در نمایشنامه ترانهی بلک باتم مارینی، علاوه بر تمامی مواردی که در بالا ذکر کردیم، شاهد تاریخچهای مختصر از دوران اوج و شکوه موسیقی بلوز هم هستیم، با این تفاوت که این داستان، از یک نقطهنظر آمریکایی-آفریقایی روایت میشود. در این نمایشنامه، هم نظارهگر پیرزوی و ظفر خواهیم بود، هم شکست و درد و رنج. که البته در همه، موسیقی بلوز حضوری پررنگ دارد.
اما این ها همه مقدمه بود تا موضوع دیگری را مطرح کنیم. یک ویژگی بارز هم در فیلم ترانهی بلک باتم مارینی وجود دارد و هم در نمایشنامه اش. آن ویژگی چیزی نیست جز لایه لایه بودن تک تک شخصیت های داستان. ابتدا شمه ای از شخصیت هر کاراکتر را شاهد خواهیم بود. هر چه قدر هم که فیلم پیش میرود، بیشتر با آنها آشنا میشویم؛ مثلا در اوایل فیلم مارینی برایمان سمبل قدرت مطلق است؛ اما هر چه پیش میرویم، خواهیم دید که چه درد و رنجی در پس آن چهره نهفته است (چه بسا که خودش هم این موضوع را خوب میداند و میگوید: اونها من رو فقط بخاطر صدام میخوان). یا مثلا دربارهی لِوی. او یک ترومپتنواز جاهطلب و جویای نام است. شاید حتی بعضی اوقات سعی میکند با یک نوع زرنگی کثیف به خواستهاش برسد، اما بعدا خواهیم دید که در پس این نقاب، چه ترسی از دوران کودکیاش به یادگار مانده و پنهان شده است.
جدال نام و مقام
مارینی زن قدرتمندی است و نام و جاهش را یک شبه به دست نیاورده. منشا اصلی قوت او، چیزی که باعث شده بعد چندین و چند سال تلاش، مارینی به «مارینی» تبدیل شود، چیزی نیست جز استعداد آوازش. اما در این میان، مارینی تنها کسی نیست که استعداد دارد. لوی (با بازی چادویک بوزمن) هم برای خودش چند قطعه آهنگ نوشته است. او برای خودش رویاهای بزرگی در سر میپروراند. لوی جوانی است جویای نام، و البته با افکاری مدرن و ساختارشکنانه و البته در این راه، مشوقانی هم دارد که از جملهی آنها، میتوان استاردیونت را نام برد.
اما در میان داستان فیلم ترانه بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom)، جدالی شکل میگیرد که همه چیز را از این رو به آن رو میکند. (شاید بتوان گفت بین مارینی و لِوی، یا بین مارینی و استاردیونت) مارینی زن قدرتمندی است و میخواهد با قدرت و شهرتی که در دست دارد، دست به حفظ و زنده کردن ریشههایش بزند، میخواهد هر آنچه که هست را حفظ کند و اعتلا ببخشد. میخواهد وضعیت سیاهپوستان را از آنچه که هست، بهتر کند و اصلا دلش نمیخواهد در برابر کسی، علیالخصوص سفیدها سر خم کند. خلاصه میتوان اینطور گفت که مارینی ترکیبی است از سنت و قدرت.
در مقابل، لِوی جوانی است که به شدت جاهطلب است و آروزهای بزرگی در سر میپروراند و خب استعداد لازم را هم برای رسیدن به هدفش دارد. همچنین کسانی هم هستند که در راهش از او پشتیبانی کنند. او نسبت به مارینی افکار مدرنتر و منعطفتری دارد، چندان ارزشی برای ریشههایش قائل نیست و ایرادی در نادیده گرفتن آنها نمیبیند. بر خلاف مارینی که بسیار متعصب است، لوی اما با هماهنگ کردن موسیقی با طبع و نظر سفیدپوستان مشکلی ندارد و همین اختلاف نظر، جرقهی جدال است.
سرنوشت غمانگیز لوی و بوزمن
شاید تراژیکترین داستانی که در فیلم ترانه بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom) روایت شد، داستان لِوی باشد. لوی جوان بسیار رویاپردازی بود، آرزوهای بزرگی داشت و دوست داشت او هم روزی مثل مارینی موفق شود. دوست داشت نام او درست مثل مارینی و حتی بیشتر از او، در همه جا بدرخشد. جاهطلبی بخشی از شخصیت او بود و بوزمن به بهترین شکل ممکن آن را ایفا کرد.
او برای اینکه به خواستههایش برسد دست به هر کاری زد. حتی حسادت ورزید و شاید هم خواست به نوعی کار مارینی را با پلیدی خراب کند و جای او را بگیرد. اما تمام تلاشها بیفایده بودند و عبث. لوی به آنچه میخواست نرسید و حتی آنچه را که داشت هم از دست داد. حتی چنیدین برابر بدتر از همهی اینها، در نقطهای بسیار حساس، مرتکب قتل هم شد. اتفاقی که در عرض چند لحظه، هر آنچه که او در تمام کل عمرش آرزویشان را در سر میپروراند، دود شده و به هوا رفتند.
اما گذشته از سرنوشت تلخ لوی، واقعهای تلختر هم در راه است. چادویک بوزمن، چند هفته بعد از اینکه فیلمبرداری فیلم ترانه بلک باتم مارینی به پایان رسید، به علت سرطان روده، دار فانی را وداع گفت. از قرار معلوم، او چندین سال با این بیماری دست و پنجه نرم میکرده و حتی تاحدودی هم آن را از رسانه هم مخفی کرده بود. به هر حال، چنین اتفاق تلخی، هر کسی را متاثر خواهد کرد. به خصوص اینکه آخرین آرزوی بوزمن، یعنی تندیس طلایی اسکار ۲۰۲۱، هرچند که فقط یک تار مو با آن فاصله داشت، هیچ وقت محقق نشد.
دستاوردهای این فیلم
امسال شاهد فیلمهای خوب و بینقص بسیاری بودیم، اما به نظر من گل سرسبد تمام آنها، همین فیلم ترانه بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom) بود. این فیلم مخاطب را به معنای واقعی به خودش جذب میکند و کاری میکند بیننده تا انتهای فیلم جلوی تلویزیون میخکوب شود. این فیلم نه تنها دل مخاطبان و بینندگان بسیاری را ربود، بلکه امتیازات خوبی را هم از وبسایتهای معتبر دریافت کرد.
به علاوه، توجه منتقدان معتبر بسیاری را هم به سوی خودش برگرداند. به طور مثال، ۱۰۰درصد نقدهایی که در وبسایت راتن تومیتوز (Rotten Tomatoes) دربارهی این فیلم منتشر شدند، نظر مثبتی نسبت به آن داشتند و همین باعث شد تا نمرهی ۸٫۲ را از این وبسایت کسب کند. به علاوه توانست از وبسایت متاکریتیک هم نمرهی ۸۶ را بگیرد.
اما در وصف موفقیت های اصلی این فیلم همین بس که فیلم ترانه بلک باتم مارینی در اسکار ۲۰۲۱ توانست در ۵ بخش نامزد شود و در نهایت در دو بخش هم تندیس طلایی مراسم را به نام خودش ثبت کند. همانطور که گفتیم، این فیلم در ۵ رشته موفق به کسب عنوان نامزدی شد؛ یعنی بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن و بهترین طراحی صحنه، بهترین طراحی لباس و بهترین گریم. در نهایت نیز توانست در بخش های بهترین طراحی لباس و بهترین گریم جوایز اسکار را از سایر رقبا برباید.
حرف و حدیث هم که همیشه پشت سر کارهای موفق وجود دارد. عدهای اعتقاد داشتند که لیاقت این فیلم بسیار بیشتر از این ها بود و با بازی بی نظیری که چادویک بوزمن در این فیلم به تصویر کشید، فیلم ترانه بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom) می توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را نیز نصیب خود کند. حتی در رابطه با ویولا دیویس نیز همین نظر وجود داشت. اما خوب هیئت داوران تنها به نامزد کردن این دو بازیگر با استعداد و با قریحه اکتفا کردند.
رای و نظر منتقدین
اما نگاهی بیندازیم به نظری که چند منتقد درجه یک دربارهی این فیلم ارائه دادهاند:
پیتر دبروگ از ورایِتی (Variety)
بسیار مایهی مسرت است که فیلم ترانه بلک باتم مارینی هم در میان میراثی که چادویک بوزمن از خودش بر جای گذاشته، وجود دارد. ما به ملت سیاهپوست بدهکاریم و البته تماشای این فیلم، ادای احترام ماست به آنها و خب هزینههای ساخت فیلم هم از همین راه جبران خواهد شد.
آلونسو دورالده از مجله رپ (The Wrap)
حتی اگر ندانیم که این اثر را باید در بخش «فیلم» جای داد یا «تئاتر»، اما باز هم با این حال همچون یک جعبهی جواهر بسیار زیبا و باشکوه مجموعهای است از چندین و چند اجرای بی نقص و خارقالعاده.
پیتر تراورز از تلویزیون (ABC)
این فیلم بر اساس نمایشنامهای از آگوست ویلسون ساخته شده که در آن یک گروه نوازندهی سیاهپوست، دست به مبارزه علیه نژادپرستی میزنند. البته این نسخهی سینمایی هم شمهای از تئاتر و نمایش را در خود داراست، اما به هر حال، چیزی که ویولا دیویس و چادویک بوزمن با هم در آن ایفای نقش کرده باشند را به هیچ وجه نمیتوان از دست داد.
برایان لوری از خبرگزاری (CNN)
مرگ غم انگیز و تلخ چادویک بوزمن به عنوان آخرین نقشش یعنی لِوی، توجهات بسیاری را به سمت این فیلم معطوف میکند. اما خوب به هر حال نباید بازی سایر بازیگران را هر چند کوتاه، نادیده گرفت.
کلام آخر…
پیرنگ اصلی فیلمهای سال ۲۰۲۰، انتقاد به وضعیت موجود فرهنگی و اعتراض به ظلم و تبعیض علیه سیاهپوستان بود. از بهترین فیلمهایی هم که در زمینه ساخته شده و خوش درخشیدند، میتوان همین فیلم ترانه بلک باتم مارینی (Ma Rainey’s Black Bottom) را نام برد. محتوای اصلی این فیلم در رابطه با یک گروه موسیقی بلوز، به رهبری زنی قدرتمند به اسم مارینی میباشد که سعی در حفظ هویت خود و مبارزه با نژادپرستی دارند.
در این مقاله از «پاسخ از ما» نگاهی به فیلم ترانه بلک باتم مارینی داشتیم. این فیلم با بازی چادویک بوزمن فقید و ویولا دیویس حتی توانست تا بردن تندیس طلایی بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن نیز پیش برود، اما در نهایت این افتخار به افراد دیگری رسید (جایزه بهترین بازیگر مرد به آنتونی هاپکینز برای بازی در فیلم پدر و جایزه بهترین بازیگر زن به فرانسیس مک دورمند برای بازی در فیلم سرزمین خانه به دوشان تعلق گرفت).
هر چند که اگر این اتفاق میافتاد، ادای احترام شایستهای به روح چادویک فقید می شد. بسیاری حتی حضور این فیلم در اسکار ۲۰۲۱ را به لطف کیفیت بازی بی نهایت فوق العاده بوزمن و دیویس می دانند. اما به هر حال تنها میتوان خوشحال بود که چنین فیلمی دست خالی صحنهی رقابت را ترک نکرده است؛ هرچند که انتظارات بالاتری در مورد آن وجود داشت. اما در پایان نظر شما چیست؟ آیا شما هم موافقید که لیاقت این فیلم خیلی بیشتر از این حرف ها بوده است؟
نظر شما دربارهی این فیلم چیست؟ دیدگاه خود را با «پاسخ از ما» به اشتراک بگذارید!