سریال دارک را می توان یک پدیده در میان سریال های نتفلیکس دانست. خیلی ها با دیدن همین سریال بود که علاقه مند شدند تا سریال های غیر انگلیسی زبان را ببینند. به نوعی همین سریال دارک (Dark) بود که باعث شد سریال خانه کاغذی یا مانی هایست هم با زبان اسپانیایی اش مورد پسند مخاطبان و دوستداران فیلم و سریال واقع شود. در این مقاله از پاسخ از ما به بررسی سریال دارک یا تاریک می پردازیم.
در زمان اکران فیلم تلقین (Inception) بسیاری از افراد بسیار تحت تاثیر آن قرار گرفتند، با دیدنش یقه دریدند و سر به بیابان گذاشتند که وای چقدر این فیلم پیچیده است! در صورتی که می توان گفت فیلم روایت خطی داشت و فقط در میان رویا و واقعیت جا به جا می شد، اما تماشای سریال دارک به معنای واقعی کلمه احتیاج به اعصابی آهنین و دقت و توجهی بالا دارد. دارک از آن سریال هایی نیست که با چیپس و تخمه پایش بنشینید و بتوانید با اعضای خانواده آن را تماشا کنید.
چنانچه کسی باشید که فیلم باز حرفه ای است، با چی شد؟ چی شد؟ های اطرافیان در حین دیدن سریال دیوانه می شوید. حال آنکه بعضی اوقات خودتان هم نمی توانید جوابشان را بدهید! سریال دارک (تاریک) اولین سریال آلمانی زبان شبکه نتفلیکس است. پخش این سریال از سال ۲۰۱۵ شروع شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. سریال Dark در فصل سوم به پایان رسید، اما گمانه زنی ها و تفسیرها درباره این سریال همچنان ادامه دارد.
در زمان انتشار دارک (Dark) عده زیادی این سریال را نسخه اروپایی سریال چیزهای عجیب (Stranger Things) نام گذاشتند. البته این حرکت بسیار تعجب آور و حتی به دور از عقل و منطق است، چرا که این دو سریال اصلا ربطی به هم ندارند. صرف اینکه سر چند نوجوان در جنگل بلاهای بد و ناخوشایندی می آید، دلیل نمی شود که دارک یک بازسازی اروپایی از سریال چیزهای عجیب باشد، چرا که فکر و تلاش پشت این سریال بسیار حساب شده و حیرت انگیز است. در ادامه برایتان توضیحاتی در این رابطه می دهیم تا شما نیز دلیل این گفته را متوجه شوید.
معانی اسم کارکترهای سریال دارک
مثل بسیاری از فیلم ها و سریال های با کیفیت و خوش ساخت، در سریال Dark حتی اسم شخصیت ها بار معنایی و ریشه مرتبطی با خود شخصیت ها دارند. در ادامه به توضیح اسامی شخصیت ها میپردازیم.
جوناس (یونس)
در واقع برگرفته از نام جوناه است. یونس به معنای پیام آور خدا، نماد صلح و نجات است. در سریال نیز میبینیم که این جوناس است که برای نجات ویندم به آب و آتش می زند. شاید خالی از لطف نباشد که بدانید معنی دیگر این اسم پرنده ای از جانب خدا به عنوان نشانه است. دوستانی که سریال را دیده اند، آیا این حیرت انگیز نیست؟
مارتا
اسم مارتا ریشه در زبان آرامی (از زبان های سامی با بیش از ۳هزار سال قدمت) دارد. شکل کنونی آن ریشه در زبان یونانی دارد (به معنای خانم رئیس، معشوقه زن و تلخی توام با دوست داشتن). معنی فعل این اسم به معنای قوی بودن و تکرار یک عمل است.
هانا
از اسامی بسیار قدیمی است که در کتاب عهد عتیق نیز وجود دارد و نام زنی است که نابارور است. هانا طی سفری عرفانی دعایش شنیده شده و به دستور خدا باردار می شود. هانا یعنی حمل کننده لطف خدا. باید یادآوری کنم که او مادر جوناه است. این اسامی شگفت انگیز نیستند؟
کاترینا
ریشه اصلی آن لغت کاترین است که در قرون وسطی در نواحی اسکاندیناوی به کاترینا تغییر کرده است. کاترینا زنی است که به ناحق شکنجه روحی و جسمی می شود و در نهایت توسط خویشاندان خود به مرگ محکوم می شود.
اولریش
این اسم به معنای سعادت و قدرت است. در ریشه باستانی ژرمن به معنی قدرت در جذب زنان می باشد. در قرون وسطی معنای میراث هم داشته است؛ یعنی مردی که از خود میراث یا فرزندان خوبی باقی گذاشته است.
شارلوت
ریشه اصلی نام شارلوت در واقع چارلوت است. این نام مونث نام چارلز به معنای مرد آزاد است، اما در زبان آلمانی وقتی با لغت لوته ادغام شده است، معنی زن آزاد به خود گرفته است. لوته نام باستانی دخترانی است بی نیاز از مرد هستند، مثل یک مرد آزاد!
کلودیا
این نام ریشه در روم باستان دارد. معنای فعل آن «لنگ زدن» است، ولی دو معنی جانبی آن به معنای پشتیبان آسمانی و محکوم به تلاش است. معنی لنگ زدن می تواند تنها به لنگ زدن انسان مربوط نشود و به معنی لنگ زدن سیستم هم باشد.
ارتباط سریال دارک (Dark) با کافکا
شاید شما هم در زمان پخش سریال با افرادی مواجه شدید که می گویند: بابا این سریال زیادی پیچیده است! این که نشد سرگرمی! معلوم نیست فیلم نامه نویس چه چیزی مصرف کرده و این آش شوربا را نوشته است.
این دسته از عزیزان معمولا با کارهای دیوید لینچ هم ارتباط برقرار نمی کنند. البته بخش دیگری از این سرگشتگی به خاطر این است که با زبان آلمانی در حد یک بومی آشنایی نداریم که موضوعی طبیعی است. در این قسمت می خواهیم علت گنگ و مبهم بودن داستان را بررسی کنیم.
حال ارتباط این سریال با فرانتس کافکا چیست؟ این نویسنده بزرگ سبکی از نوشتار را ابداع نموده است که با نام کافکایی یا کافکااِسک شناخته می شود. اگر با داستان های کافکا آشنایی داشته باشید، این موضوع را بهتر درک خواهید کرد. داستان های او اغلب دنیایی راز آلود و وهم انگیز را به تصویر می کشد. همچنین کافکا از نوعی خاص از زبان آلمانی بهره می برد. باید بدانید که زبان آلمانی دنیایی از کلمات با تعداد زیادی معانی مختلف است مثل چند معنایی بودن کلمه شیر در فارسی.
علاوه بر این، تعداد زیادی از واژگان آلمانی هم دارای معانی طولانی فلسفی هستند. کافکا در نوشته های خود به کرات از این لغات استفاده می کند؛ از این رو به جملات خود معانی چند بعدی و وهم انگیزی می بخشد. به همین خاطر به سبک نوشتاری او کافکااِسک گفته می شود.
باید یادآوری کرد که این سبک نوشتاری هم در نوشتن و هم فهمیدن بسیار مشکل است. حال به بحث اصلی می رسیم. فیلنامه سریال دارک به سبک کافکااسک نوشته شده است. سریال دارک همچون داستان های کافکا داری فضایی تاریک، رازآلود و وهم انگیز است. از سوی دیگر با توجه به سبک کافکااسک که برای نوشتن فیلمنامه به کار رفته است، بسیاری از دیالوگ های سریال دارک (Dark) دارای معانی چند بعدی، فلسفی و طولانی هستند.
در سریال دارک روزنامه هایی که گاها در شات های ثابت نشان داده می شود، همگی با سبک کافکااسک نوشته شده اند؛ همین سرنخی است که کارگردان و فیلمنامه نویس به تماشاگر می دهند تا بگویند باید بیشتر دقت کنید. سبک کافکااسک در بعضی جملات مستقل، کوتاه و چند بعدی در این سریال به اوج خود می رسد؛ مخصوصا جملاتی که جوناس در جوانی و آدم و کلودیا در پیری بیان می کنند.
حال به این توضیحات مباحث علمی تایید شده و فرضیه های تایید نشده را هم اضافه کنید. خوب معلوم است وسط سریال به این فکر بیفتید که «الان چی شد دقیقا؟»
مسلم است که آلمان زبان ها از این سریال نهایت لذت را می برند. پس درباره نفهمیدن سریال می توان گفت تمامی غیر آلمانی زبانان در یک سطح قرار می گیرند. به همین جهت خیلی به خودتان سخت نگیرید!
تاثیر پذیرفتن سریال دارک از آثار کافکا تنها محدود به سبک نوشتاری فیلمنامه نمی شود. برخی شخصیت های سریال هم به شخصیت های داستان های کافکا بی شباهت نیستند. اگر داستان های محاکمه، مسخ و قلعه را از این نویسنده خوانده باشید، این موضوع را بهتر درک می کنید. به آسانی می توان تجربه سردرگمی و توهم نهایی خواننده در انتهای این داستان ها را در مقابل همین احساس آشنا برای تماشاگران سریال دارک قرار داد.
برای مثال شخصیت اولریش در سریال Dark دقیقا شبیه شخصیت یوزف کا از کتاب محاکمه کافکا است که به صورت اتفاقی دستگیر می شود و همه از یک بازی به زندگی در اسارت و انتظار برای محاکمه بدل می شود. این شباهت در روند پذیرش وضعیت شخصیت در داستان به اوج خود می رسد؛ زمانی که وکیل یوزف کا در کتاب محاکمه می گوید: بهتر است تسلیم شوی! این را بگذارید کنار سرنوشت اولریک در سریال!
حال به سراغ جوناس و کتاب مسخ می رویم. داستان مسخ چه بود؟ داستان پسری نان آور خانواده که در یکی از روزهای عادی زندگی اش ناگهان به یک موجود حشره مانند بزرگ تبدیل می شود. در واقع تبدیل شدن شخصیت کروگر در داستان مسخ گفتن یک نه بزرگ به سیستم اداری بروکراسی جامعه است. همین موضوع دقیقا مشابه نه گفتن جوناس در مقابل سیستم تکرار شونده زمان در سریال دارک (Dark) است.
در طول داستان نیز بارها شاهد شخصیت هایی هستیم که از میان می روند و کم کم نبودشان عادی می شود. خواهر کروگر، گرت و مادر و پدر کروگر را به یاد بیاورید. شباهت ها اجتناب ناپذیر است. حال نگاهی به آقای کا در داستان قلعه داشته باشیم. این که تمام هدف زندگی اش ورود به قصری عجیب بود، اما به مرور مثل اهالی دهکده شد و تغییر کرد. حال سریال را به خاطر بیاورید. چند شخصیت مثل آقای کا بودند؟
نمادشناسی سریال دارک
نمادها و سمبل های بسیاری در سریال دارک به صورت شفاهی و تصویری نشان داده شده اند. در این قسمت به بررسی این نمادهای شگفت انگیز می پردازیم.
اوروبروس (Ouroboros)
اوروبروس نمادی است که نشان دهنده مار یا اژدها می باشد؛ این مار با بدن خود یک حلقه ساخته است؛ یعنی دم حیوان در دهانش قرار دارد. این نماد در اساطیر اسکاندیناوی، مصر باستان و تمدن هند بسیار استفاده شده است. این نماد حتی در عرفان باستانی اروپا و کتب کیمیاگری نیز کاربرد داشته است. ما در چندین سکانس این نماد را می بینیم. حال می خواهیم ببینیم که چه معنی دارد.
اوروبروس نمایانگر چرخه زندگی، تولد، مرگ و ابدیت است. انتهای دم نماد آلت مردانه و دهان نیز نماد رَحِم است. اینگونه مار برای تولدی دوباره می میرد. همین چرخه تولد و مرگ چرخه ای بی نهایت را می سازد که در همپوشانی با سریال است. در کیمیاگری نیز دم مار نماد سایه و دهان مار نماد روشنایی است. از این رو حلقه ساخته شده نیز نماد تکامل نور در زندگی است؛ زندگی که از سایه و روشنایی تشکیل شده است.
بد نیست بدانید نماد بی نهایت در ریاضی نیز برداشتی از این نماد است. اولین استفاده از اوروبروس در ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد صورت گرفته است. در گذر زمان این حلقه کم کم به دو حلقه با مرکزیت مشترک تبدیل شد که نشان دهنده چرخه زندگی در دو بعد واقعیت و خرافه است. با گذشت زمان بیشتر و ظهور علم متافیزیک، این نماد به سه حلقه تغییر شکل داده که نشان دهنده چرخه زندگی در سه بعد واقعیت، خرافه و عالم مرگ است.
تریکترا (Triquetra)
یک نماد ۳ گانه است که اولین بار در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در تمدن سلتیک دیده شد. بعدها این نماد در اساطیر اسکاندیناوی نیز دیده شده است. این نماد متشکل از سه دایره در هم تنیده است. در دوره وایکینگ ها به صورت ۳ شاخ شیپور مانند در هم تنیده بوده و در اساطیر اسکاندیناوی نیز با نماد اوروبروس ادغام می شود؛ ۳ حلقه اوروبروس در هم تنیده را تشکیل می دهد. در ابتدا هر دایره نماد ۳ عنصر آب و هوا و خاک بوده که در کنار یکدیگر معنای زندگی می دهند. تریکترا به الهه سه گانه ماه، زمین و زایمان نیز اشاره دارد. این قضیه از نظر معنایی با چرخه تولد و زندگی دوباره در داستان سریال دارک مطابقت دارد.
از سویی دیگر استفاده از این نماد ۳ گانه بر روی درب زیر غار اشاره به الله یونان باستان یعنی هکاته دارد و هرکدام نماینده زندگی، مرگ و خدایان است، اما تریکترا در قرون وسطی نماد دوشیزه، مادر و پیرن است که باز هم چرخه زندگی بی نهایت را معنا می کند. دختری به معنای تولد و شروع است؛ مادری به معنای زندگی و مسیر است و در آخر پیرزن نماد تاریکی و مرگ می باشد. تریکترا در روم باستان نیز به معنای گذشته، حال و آینده است.
چرخه ۳۳ ساله
این چرخه اشاره به سال قمری دارد. تقویم های باستانی در ابتدا بر اساس ماه تنظیم می شدند. هر ماه ۲۹ روز و ۱۲ ساعت به طول می انجامد. به همین علت است که سال قمری ۱۱ روز از سال خورشیدی کوتاهتر است. جالب است بدانید اعیاد مذهبی و باستانی همیشه با تقویم قمری حساب می شوند. حال می رسیم به قضیه ۳۳ سال.
در سال های قمری به دلیل اختلاف ۱۱ روزه ۳۳ سال طول می کشد که تا تولد یک شخص به تاریخ واقعی اش برگردد؛ مثلا اگر شما ۱ محرم مصادف با ۱ شهریور به دنیا آمده باشید، ۳۳ سال طول می کشد تا تولد ۱ شهریور شما یکم محرم نیز بشود. به این چرخه چرخه ۳۳ ساله قمری می گویند. این تقویم در علم نجوم باستان از ایران و یونان تا حوزه اسکاندیناوی کاربرد داشته است. ارتباط این چرخه با سریال این جا مشخص می شود.
در اساطیر اسکاندیناوی جشن تولد ۳۳ سالگی فرد روز خاصی بوده است. آن ها بر این باور بودند روح انسان در سی و سومین تولد خود به ۳ راه ابدیت یعنی تالار زندگی، تالار والهالا (تالار کشتگان) و تالار مرگ می رود؛ از خدایان اجازه می گیرد، زندگی مجدد می گیرد و برای بار دوم متولد می شود. در این باور ۳۳ سال اول دوره تولد، ۳۳ سال دوم دوره همزیستی با خدایان و ۳ سال سوم دوره مرگ است.
آیا دارک همین جا تمام می شود؟
مسلما سریال دارک از بهترین سریال های عصر خود است. شبکه نتفلیکس با این سریال بار دیگر کاربلدی خود را ثابت کرد و بینندگان خود را به وجد آورد.
نظر شما درباره ای سریال چیست؟ دیدگاه خود را با سایر همراهان پاسخ از ما به اشتراک بگذارید.
بازیگران سریال دارک
تیزر سریال دارک