راهنمای مطالعه
- اندکی دربارهی فیلم Nomadland
- ستیزهی بیسرانجام زندگی و زنده ماندن
- جرقهای که سرزمین خانه به دوشان را آفرید
- ترکیب واقعیت، داستان و خیال
- مکدورمند؛ برگ برندهی سرزمین خانه به دوشان
- کسی جز ژائو توانایی به رخ کشیدن این ظرافت را نداشت
- دوگانگی؛ عنصر اصلی سرزمین خانه به دوشان
- وقتی که سرزمین خانه به دوشان اسکار را قُرُق میکند
بگذارید مقدمه را با جمله ای از جو مورگنسترن، منتقد درجه یک مجله وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) آغاز کنم:
«تکاندهنده، عمیق، با طنزی اندوهبار و تلخ که بیننده را به معنای واقعی کلمه از خود بیخود میکند».
فیلم سرزمین خانه به دوشان را بهتر از این نمیشد توصیف کرد. گرچه، این فیلم چیزی فراتر این حرفهاست. فیلمی ساختهی دستان توانای کلویی ژائو، که قرار است پرده از نادیدهها و ناگفتهها بردارد. و البته دوگانگی نیز بخش لاینفک آن است؛ چرا که نمیدانیم هنگام دیدن این فیلم باید به کدام حس اعتماد کنیم، غرق در اندوه و افسردگی و ملالت شویم، یا اینکه با خود بگوییم دنیا با تمام زشتیهایش، هنوز هم زیباست؟
«فیلم سرزمین خانه به دوشان» یکی از قدرتمندترین رقبای حاضر در اسکار ۲۰۲۱ بود و انتظار می رفت که بتواند با قدرت هر چه تمام تر رقبای خود را تار و مار کرده و جوایز بسیاری را نصیب خود سازد. آنچه که باید رخ داد و این فیلم توانست با تمامی حواشی که به همراه داشت، از شش بخشی که در آن نامزد شده بود، سه جایزه را به خود اختصاص دهد. در این مقاله از «پاسخ از ما» نگاهی خواهیم داشت به عمق و ژرفای این شاهکار سینمایی. با ما همراه باشید.
اندکی دربارهی فیلم Nomadland
پیش از اینکه عمیقا فیلم سرزمین خانه به دوشان را بررسی کنیم، بد نیست تا نیم نگاهی به عوامل و دست اندرکاران آن داشته باشیم:
- کارگردان و فیلمنامهنویس: کلویی ژائو
- تهیهکنندگان: کلویی ژائو/ فرانسیس مک دورمند/ پیتر اسپیرز/ مولی آشر/ دَن جانوِی
- بازیگران: فرانسیس مکدورمند/ دیوید استراترن/ لیندا مِی/ سوانکی
- موزیک متن: لادُویکو اینادی
- فیلمبردار: جاشوآ جیمز ریچاردز
- بودجه: بین ۴ تا ۶ میلیون دلار
- تاریخ اکران عمومی: ۱۹ فوریه ۲۰۲۱ در آمریکا (اول اسفند ۹۹)
ستیزهی بیسرانجام زندگی و زنده ماندن
داستان فیلم «سرزمین خانه به دوشان» در عین سادگی، پیچیده است. فِرن (فرانسیس مکدورمند) زنی است که پیش از این، روزهای بهتری را در زندگی چشیده است. شاید اکنون بهترین روزهای زندگی خود را سپری نکند، اما با مفهوم خوشبختی غریبه نیست. روزگاری او هم در کنار همسرش شاد و سرحال زندگی میکرده، کار و بارش به راه بوده و حضور عشق را در خانه و کاشانه اش به خوبی حس میکرده. اما وای از آن روزی که ورق سرنوشت برگردد؛ چه تلاش کنی در برابرش بایستی، چه تسلیم شوی، فایدهای برایت نخواهد داشت.
«فِرن» زن شاد و خوشبختی بود که در شهر امپایر، در ایالت نوادا، همراه با همسرش زندگی میکرد. فرزندی نداشتند، زندگی شان بینقص و کامل نبود، اما چیزی هم کم نداشت. فِرن در کارخانهی گچ کنار شهر فعالیت میکرد، اما روزهای روشن و شیرین رو به پایان بودند. با از کار افتادن چرخ کارخانه، چرخ زندگی فِرن هم به ناگه متوقف شد.
تلخیها و رنج و سختی ها از همین نقطه آغاز میشود. شهر امپایر متروکه میشود؛ وقتی کاری نیست، زندگی هم نخواهد بود. چنان شهر را خالی خواهیم دید که گویا اصلا از اول وجود نداشته. شرایط هر روز سخت تر میشود و خوب هرکسی هم صبر ایوب ندارد. در این میان، همسر فِرن هم فوت میکند.
فِرن اکنون بیش از هر زمان دیگری تنهاست. چیزی برای اینکه او را یک جا نگه دارد، وجود ندارد و دیگر گویا از بند اسارت خلاصی یافته و زنجیری به پایش نیست. پس پا به راه جاده میگذارد. شهر دیگر او را نمیخواهد، او هم شهر را. اکنون فِرن به هیچ جا تعلق ندارد، فقط خودش است و ماشین ونی که خریداری کرده. در این اثنا، فِرن همسایهی قدیمی اش را میبیند و او پیشنهادی به فِرن میدهد، اما جواب فِرن شنیدنی است: «من بیخانمان نیستم، فقط خانه ندارم…».
جرقهای که سرزمین خانه به دوشان را آفرید
ماجرای فِرن و زندگی اندوه بار او، برگرفته از کتابی به همین نام است: «سرزمین خانه به دوشان: بقا در آمریکا در قرن بیست و یکم» (Nomadland: Surviving America in the Twenty First Century). زحمت خلق این کتاب را «جسیکا برودر» در سال ۲۰۱۷ کشیده است. اما فیلم نسخه ای بسیار کاملتر از کتاب است و با صبر و حوصله و البته ظرافت خاصی، تمام ابعاد داستان را به تصویر کشیده است؛ حتی شاید آنچه را که کتاب از بیانش عاجز بوده و برای وصفش لغات مناسب کم آورده باشد، به بهترین شیوهی ممکن بیان کرده باشد.
خلاصه اینکه جرقهی ساخت این فیلم را در اصل خود نویسنده، جسیکا برودر، در همان سال بر افروخت. بعد از گذشت سه چهار سال شاهکاری پدید آمد که حتی پیش از اکران عمومی و ورود به سنگ محک اصلی، یعنی اسکار ۲۰۲۱، توانست جوایز زیادی را نصیب خودش کند. در همین اول راه، این اثر بی نظیر سینمایی، یعنی «سرزمین خانه به دوشان» (Nomadland)، توانست امتیاز ۸٫۳ را از وبسایت سینمایی آی ام دی بی IMDB کسب کند، نمرهی کامل را از سایت راتن تومیتوز بگیرد، منتقدین قدر بسیاری را با خود همراه کند و جایزهی شیر طلایی جشنوارهی ونیز را از باقی رقبا برباید. خود پیداست که در کارزار اصلی نیز چه غوغایی به پا کرد.
ترکیب واقعیت، داستان و خیال
هرچند که داستان فیلم «سرزمین خانه به دوشان» و مهمتر از آن شخصیت فِرن واقعی نیست و در واقعیت رخ نداده و البته امیدواریم هرگز هم رخ ندهد، اما باز هم با این حال، شمهای از حقیقت و واقعیت را میتوان در این فیلم یافت. فیلم داستان زندگی افرادی را روایت میکند که حال به هر دلیل، از خانه و کاشانه و شهر و دیار خود رانده شدهاند، اکنون خانهی خود را به دوش گرفته و غم سیلاب ندارند. شهر به شهر، جادهها را زیر پا میگذارند و یک جا بند نمیشوند و البته کم نیستند این قبیل افراد. این است که میگوییم این فیلم واقعیت و قصه را یکی کرده و گوهری نایاب از بطنش بیرون کشیده، حال تنها چیزی که نمیدانیم این است که آیا فیلم سرزمین خانه به دوشان (Nomadland) میتواند آن طور که ما را تحت تاثیر قرار داد، دیده و دل از داوران اسکار ۲۰۲۱ هم برباید یا نه. بدون شک، به لطف همین شگرد بود که داوران اسکار ۲۰۲۱ مسحور و شیفته این فیلم شدند و تصمیمی اتخاذ کردند تا به بهترین شیوهی ممکن فیلم سرزمین خانه به دوشان را مورد تحسین و ستایش قرار بدهند.
هنر ظریفی که در پس پردهی این زیبایی پنهان شده چیز دیگریست. این فیلم چنان واقعی و حقیقی می نماید که بیننده محو و غرق تماشایش میشود. اما خب تا به حال پرسیدهاید که راز موضوع چیست؟ بگذارید شرحش را من به شما بگویم. فیلم سرزمین خانه به دوشان کم ستاره است؛ به جز فرانسیس مک دورمند، دیوید استاترن، لیندا می و دو سه هنرپیشهی حاذق دیگر، بازیگر دیگری را نمیتوان در فیلم یافت، چرا که بیشتر افرادی که در فِرن در طی فیلم با آنها برخورد میکند، همگی خانه به دوشان واقعی هستند. گذشته از آن، بسیاری از دیالوگها و تعاملات هم، همگی بداهه و واقعی هستند.
مکدورمند؛ برگ برندهی سرزمین خانه به دوشان
این ادعا شاید درست باشد، شاید هم نه. عدهای میگویند ترکیب هنر کارگردان، «کلویی ژائو» و بازیگر نقش اول زن، «فرانسیس مکدورمند»، این فیلم را تا به این حد موفق کرده؛ بدین معنی که موفقیت سرزمین خانه به دوشان فقط در گروی توانایی یک نفر نیست و این درخشش را مدیون هر دوتاییم. اما نظر من این است که اگر مک دورمند نبود، این فیلم هم کبکبه و دبدبهی الانش را به هیچ وجه به دست نمی آورد و خب البته بر این نظرم هم پافشاری میکنم. تا قبل از این، من بر این نکته بسیار تاکید میکردم و متعصبانه از آن دفاع میکردم، اما حال که اسکار ۲۰۲۱ را پشت سر گذاشتهایم و شاهد بودیم که هر دو نفر تندیس طلایی این مراسم را نصیب خود کردند، شاید کمی تجدید نظر لازم باشد.
مک دورمند الحق هنرپیشهای چیره دست و حاذق است. به حرفه اش عشق میورزد و اگر عشق با هر چیزی همراه شود، ، موفقیت در انتها، انتظار صاحبش را خواهد کشید. شاهد هم بودیم که همین شور و شوق نتیجه داد و تندیس طلایی بهترین بازیگر زن را نصیب او ساخت. مکدورمند این توانایی را دارد که حتی با نگاهش و بدون اینکه لب از لب بگشاید، مفاهیم و سخنانی را به بیننده منتقل کند که سایر بازیگران، حتی در چندین خط مونولوگ هم از بیانش عاجزند.
فرانسیس ۶۳ ساله، یکی از اندک هنرمندانی است که توانسته به افتخار تاج سهگانه بازیگری نائل آید. اما منظور از این تاج سهگانه چیست؟ باید بدانیم که سه جایزهی مهم و بزرگ برای کسانی که در صنعت فیلم فعالیت میکنند وجود دارد: اسکار، اِمی و تونی، به ترتیب برای فیلم، سریال و تئاتر. فرانسیس مک دورمند چیرهدست، در هر سه حیطه قدرت خودش را ثابت کرده و برندهی جایزه شده است. اکنون نیز مک دورمند به لطف ایفای نقش در سرزمین خانه به دوشان (Nomadland) توانسته افتخار دیگری به مجموعهی افتخارات خود بیافزاید و ثابت کند که چند مرده حلاج است.
کسی جز ژائو توانایی به رخ کشیدن این ظرافت را نداشت
با موفقیتهای «کلویی ژائو» به خوبی آشنا هستیم. سبک کارش را میشناسیم و میدانیم که هدفش در ساخت فیلم چیست. میدانیم چگونه با مهارت و چیره دستی میتواند آنچه نادیدنی است، برایمان آشکار سازد. پیش تر در فیلم سوارکار در سال ۲۰۱۷، با قدرت و سلیقهی او آشنا شده بودیم و همانجا بود که فهمیدیم توانایی او حد و حصر ندارد، که البته بعد از دیدن فیلم Nomadland ، شک هایمان به یقین بدل شد.
هر چند که در بخش پیشین ذکر کردم، این فیلم بدون دورموند، به هیچ وجه سرزمین خانه به دوشان فعلی نمیشد، اما از حق هم نباید گذشت. بیایید ساده بگویم، دورموند زر است و ژائو زرگر. اگر زرگر نباشد، زر جلا ندارد و اگر زر نباشد زرگر معنایی ندارد.
ژائو، همچون قالبی است که نقش فِرن را، با تواناییهای چشمگیر خود در هم آمیخته و در آخر، جواهری ناب به مخاطب تحویل داده.
موضوعی که داوران اسکار ۲۰۲۱ هم به هیچ وجه از آن غافل نشدند. همین شد که تندیس طلایی بهترین کارگردانی را به ژائو و جایزه بهترین بازیگر زن را به فرانسیس مک دورمند اختصاص دادند و توانایی های هر دو را به ترتیب به عنوان یک کارگردان و یک بازیگر توانا و البته به عنوان دو زن موفق در عرصه سینما پاس داشتند.
دوگانگی؛ عنصر اصلی سرزمین خانه به دوشان
فیلم را تا آخر ببینید، لحظه لحظهاش را حس کنید، سپس برگردید و نگاهی به عنوان همین مقاله بیندازید. مطمئنم شما هم درست مثل من در پایان فیلم دچار نوعی حس دوگانگی شدید.
بعد از پایان فیلم Nomadland، مخاطب مدام از خود میپرسد که آیا به خاطر شرایط زندگی فِرن و همهی خانه به دوشان دیگر باید غصه خورد؟ یا در میان این همه سیاهی و زشتی، خوبی و زیبایی را هم میتوان پیدا کرد؟ بیننده از خودش میپرسد که آیا همهی آن خانه به دوشان غرق در اندوه و ماتم هستند، یا اینکه آنها هم به نوعی از زندگی و روزگار خود لذت می برند؟
همین دوگانگی پیچیده است که مخاطب را درگیر فیلم میکند و خاطرهی آن را در ذهن او زنده نگه میدارد. بخشی از فیلم تماما زیبایی های طبیعی آمریکا را به نمایش میکشد، بخش دیگر زشتی و پلشتی زندگی خانه به دوشان را.
نکتهای که اما نباید آن را از قلم انداخت این است که تمام سعی و تلاش ژائو در نشان دادن هر آنچه که هست، به همان صورت که هست بوده. نه قصد سیاه نمایی داشته، نه قصد سفید نمایی. فیلم سرزمین خانه به دوشان تماما خاکستری است. غم بخشی جدانشدنی از زندگی تمامی انسانهاست، غم و اندوه است که آدمی را آدم میکند و البته این موضوع به خوبی در فیلم ژائو نمایان است. اما در بطن همین غم و اندوه هم میتوان شادی را یافت.
وقتی که سرزمین خانه به دوشان اسکار را قُرُق میکند
وقتی از همان ابتدا میگقتیم که فیلم سرزمین خانه به دوشان (Nomadland) یکی از رقبای قدر اسکار ۲۰۲۱ است، بیراه نمیگفتیم. این فیلم حتی قبل از اینکه پایش به کارزار اصلی باز شود، توانسته بود در چندین جشنوارهی بینالمللی خوش بدرخشد و آن طور که ذکرش آمد، در جشنوارهی فیلم ونیز، جایزهی شیر طلایی را نصیب خود کند.
سرزمین خانه به دوشان در اسکار ۲۰۲۱ نیز بیش از هر اثر سینمایی دیگری خوش درخشید؛ در شش رشته از اسکار نامزد شد و توانست نیمی از آنها را با موفقیت چشمگیرش از آن خود کرد. گرفتن سه جایزه از مراسم اسکار، یعنی جایزه بهترین فیلم سال، جایزه بهترین کارگردانی و البته جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن، خود به تنهایی کافی است که یک فیلم به یک شاهکار فراموش نشدنی بدل شود.
اما موفقیتهای فیلم سرزمین خانه به دوشان به همینجا ختم نمیشود. این فیلم علاوه بر اینکه مخاطبان بسیاری را در سرتاسر دنیا، تحت تاثیر خود قرار داد، نظر منتقدان به نامی را هم به خود جلب کرده بود.
نگاهی بیندازیم به گوشهای از همین اظهار نظرات منتقدان:
جو لیپست از COS
فیلمی جذاب و سرگرمکننده که از بهترین بازیهای فرانسیس مک دورمند را به تصویر کشیده. این اثر واپسین از کلویی ژائو، نمایانگر زیبایی خیرهکنندهی غرب آمریکا و ارزش یک زندگی غیر معمول است.
استیو پاند از The Wrap
برای کلویی ژائو که حرفهی فیلمسازی خود را با سبکی آغاز کرده که در آن نه نیازی به ستاره های سینما هست، نه اصلا جایی برای آنها، ساخت فیلم سرزمین خانه به دوشان هم اقدامی شهامت مندانه است. کل کار از ابتدا تا به انتها نشان دهندهی آن است که ساخت در مسیر درستی بوده است.
کارن هان از Polygon
سفری که ژائو در این فیلم آن را به تصویر کشیده، خارقالعاده است؛ جستجو در پستی و بلندیهای حقیقتی که در طی آن دست به اکتشاف درون فردی یک زن میزنیم و با احساساتش آشنا میشویم.
لیا گرینبلت از Entertainment
اصلا فکر کردن به اینکه کسی جز فرانسیس مک دورمند نقش فِرن را در فیلم Nomadland ایفا کند، غیر ممکن است. فرانسیس نقش فِرن را بازی نمیکند، بلکه آن را زندگی میکند، گذشته از آن، فِرن به دست او خلق و تکمیل میشود. او فیلمنامهی ژائو را در خود حل میکند و طوری آن را به جلوه میکشد که گویا فِرن واقعی است.
اریک کوهن از IndieWire
فیلم سرزمین خانه به دوشان، طوری جهان خانه به دوشان را به تصویر میکشد که باید از آن لذت ببریم. به علاوه، تاکید خاصی دارد بر اینکه هم باید از قید و بند جامعه آزاد و هم اینکه از بودن در آن لذت برد.
جاستین چنگ از Los Angeles Times
فرانسیس مکدورمند بدون اینکه بخواهد غرایز طبیعی را سرکوب کند و چیزی جز آنچه که هست باشد، بیشتر از آنکه حرف بزند، زمزمه میکند؛ به جای اینکه در بیرون به دنبال روشنایی بگردد، به جستجوی آن در داخل خود برمیخیزد. بدون شک این بازی از بهترین کارهای اوست.
کلام واپسین…
فیلم سرزمین خانه به دوشان، فیلمی است که از یک طرف سیاهی، پوچی و زشتی و پلشتی را به نمایش کشیده، از طرف دیگر هم به زیباییها و احساسات و همدلی پرداخته. از یک طرف سعی در نشان دادن سختیها و اندوهها و زنندگیهای زندگی خانه به دوشان دارد، از طرف دیگر میخواهد با زبان بیزبانی بگوید که در بطن همهی زشتیها، اندکی زیبایی هم وجود دارد، حتی اگر ما قادر به دیدن آن نباشیم.
در این مقاله از «پاسخ از ما» قصد داشتیم که مروری کوتاه بر فیلم سرزمین خانه به دوشان (Nomadland) داشته باشیم؛ فیلمی که بدون شک صدرنشین اسکار ۲۰۲۱ بود و هیچ اثری یارای مقابله و رقابت با آن را نداشت. این فیلم فیلمی سرتاسر زنانه بود که میخواست به بهترین شکل قدرت و توانایی زنان را نشان دهد؛ با سه جایزهی اسکاری که از آن خود کرد نیز ثابت کرد که الحق زنان را نباید دست کم گرفت.
در پایان بگذارید نظر شما را هم در مورد سرزمین خانه به دوشان (۲۰۲۱) بدانیم. به نظر شما چرا این فیلم چنین قدرتمند و بی بدیل بود؟ اگر فیلم سرزمین خانه به دوشان (Nomadland) را تماشا کرده اید و آن را دوست داشته اید، می توانید دلیل علاقه تان نسبت به این فیلم را با همراهان دیگر «پاسخ از ما» در میان بگذارید.
بازیگران فیلم سرزمین خانه به دوشان
تیزر فیلم سرزمین خانه به دوشان
فیلم خوبیه.