راهنمای مطالعه
فیلم میناری (Minari) با هر فیلمی که امسال مشاهده کردهاید متفاوت است. فیلم هایی که امسال منتشر شدند، اکثرا بنمایهای از ترس، درد و رنج و خشونت و انتقاد داشتند. شاید بتوان خرده گرفت که امسال، تمام مردم دنیا به اندازهی کافی رنج و مصیبت کشیدهاند، دیگر چه نیازی به این فیلمها بود؟ و البته حق هم دارید. اکنون که سال جدید میلادی آغاز شده و پنجرهای تازه به سوی آینده باز شده و بارقهای از امید بر سر مردم تابیده، شاید «فیلم میناری»، با تمام زیباییها و لطافتش، تنها چیزی باشد که به آن احتیاج داریم.
در این مقاله از «پاسخ از ما» قصد داریم نگاهی بیندازیم به فیلم میناری (Minari)، که به دست نویسنده و کارگردان کرهای-آمریکایی، «لی آیزاک چانگ» ساخته شده است. این فیلم سرشار از احساسات لطیف و بدیع است و مهمتر از همه اینکه توانست در رقابت اسکار ۲۰۲۱ تندیس طلایی بهترین بازیگر نقش مکمل زن را نیز به نام خود ثبت کند. این فیلم خنده و اشک را با هم به همراه دارد و تماشایش، بعد از یک سال سخت و پرمشقت، حسابی حالتان را بهتر خواهد کرد.
اطلاعات کلی فیلم میناری
اول از همه، شاید بد نباشد دربارهی نام این فیلم نکاتی را بدانید. «میناری» در اصل در زبان کرهای نام یک گیاه است. که البته استعارهی ظریف هم به داستان فیلم دارد. داستان خانوادهای که با کولهباری از امید، دست به مهاجرت زدهاند و آرزو دارند تا در جایی که واقعا به آن تعلق دارند ریشه بدوانند؛ درست مثل گیاه میناری. گیاه میناری گیاهی است که اگر به آن فرصت کافی داده شود، حسابی رشد و نمو خواهد کرد و چنان ریشه خواهد دواند که تا سالهای سال باقی میماند. و این درست همان چیزی است که در فیلم میناری (Minari) شاهدش هستیم.
- نویسنده و کارگردان: لی آیزاک چانگ
- تهیهکنندگان: دید گاردنر/ جِرِمی کلِینر/ کریستینا اوه
- بازیگران: استیون ین/ هان یهری/ آلن کیم/ نوئل کِیت چو/ یون یه ژانگ/ ویل پاتون
- فیلمبردار: لاکلن میلن
- تاریخ اکران بینالمللی: ۲۴ بهمن ۱۳۹۹
فرار از روزمرگی، با کوله باری از امید
جیکوب (با بازی استیون ین) و مانیکا (با بازی یهری هان) زوج مهاجر کرهای-آمریکایی هستند که در کالیفرنیا زندگی میکنند. شاید اگر از بیرون به زندگی این دو و فرزندانشان نگاه کنید چیزی جز خوشی و خوشبختی پیدا نکنید. اما ما فقط ظاهر ماجرا را میبینیم و از باطن آن بیخبریم. جیکوب و مانیکا شغل جالبی دارند که البته به مهارت زیادی نیاز دارد و کار هر کسی هم نیست؛ آنها مسئول تعیین جنسیت جوجههای تازه متولد شده هستند. کاری عبث و یکنواخت، که فرد را مجبور میکند از صبح تا شب، مدام یک جا سرِ پا بایستد و هزاران جوجه را از هم جدا کند. حتی تصورش هم ترسناک است نه؟
اینکه هر روز و هر روز و هر روز، همین روند را ادامه دهی، حس پوچی را به تو القا خواهد کرد. هدف فیلم میناری (Minari) هم در ابتدا درست همین است. احساس میکنی عمرت را به باد فنا میدهی، بدون آنکه حتی ذرهای از طعم زندگی را چشیده باشی. احساس میکنی تو در این دنیا هیچ چیز نیستی و به درد هیچ چیز نمیخوری. حق هم داری. مانیکا و جیکوب هم حق داشتند که یک زندگی بهتر برای خودشان بسازند.
به هر حال، جیکوب از کارش اخراج میشود، هر چند که چندان هم از این بابت ناراحت نیست. در پی همین پیشآمد، اکنون فرصت خوبی برای اوست که مسیر زندگیاش را تغییر دهد و به دنبال چیزی بگردد که بتواند خودش را آنگونه که دوست دارد به جهان معرفی کند؛ آرزوهایش را برآورده کند، برای خانواده و دنیایی که در آن زندگی میکند، مفید باشد. او یک تنه برای کل خانواده تصمیم میگیرد و با کولهباری از امید، به سمت آرکانزاس به راه میافتد.
ترس، نگرانی و ناسازگاری
مانیکا به اجبار شوهرش تن به این سفر و مهاجرت میدهد؛ حال چه از ته دل راضی باشد، چه نه. چه به عاقبت این سفر امیدوار باشد، چه از ترس به خودش بلزرد. به هر حال او یک زن است و اگر بیشتر از همسرش نگران زندگی و خانوادهاش نباشد، کمتر هم نیست. مانیکا مدام از خودش این سوال میپرسد: «چه شد که به اینجا رسیدم؟» و این دقیقا نقطهای است که فیلم میناری (Minari) رسما آغاز میشود.
جیکوب خانوادهاش را به همراه خود، به مزرعهی دوهکتاریاش در آرکانزاس میکشاند تا زندگی جدیدی را تشکیل دهد. یا اصلا مهمتر از آن، به زندگی پوچ قبلیاش معنا و مفهوم ببخشد، تا اینکه رویایی آمریکاییاش را دنبال کند. شاید بتوان اینگونه ادعا کرد که اتخاذ چنین تصمیمی از سوی او، بیشتر شخصی و خودخواهانه بوده تا برای خوشبختی خانوادهاش؛ هر چه باشد بستگی به دید شما خواهد داشت. البته جیکوب هم مثل مانیکا ترسهایی دارد، اما نور امیدی که در قلبش میتابد، زورش بر ترس میچربد. او حتی خودش خوب میداند که این تصمیم و این مهاجرت، ممکن است موجب فروپاشی خانوادهاش شود.
تمام این پیشزمینهها و ترسها، دست به دست هم میدهند و تنش را در خانوادهی «یی» افزایش میدهند. جر و بحث بین جیکوب و مانیکا روز به روز بیشتر میشود، اما با این حال، عشقی که بین آنها وجود دارد ذرهای کم نمیشود. این چیزی است که کارگردان فیلم خواستار به تصویر کشیدنش بوده. او میخواهد نشان دهد که هرچقدر شرایط زندگی یک خانواده سخت و پرمشقت باشد، باز هم عشق و وابستگی در آخر پیروز خواهد شد و این چیزی است که خانواده را به «خانواده» تبدیل میکند. حتی به نظر من وجود چنین احساسات و لطیف و زیبایی است که پای این فیلم را به صحنه اسکار ۲۰۲۱ باز کرده است.
بزرگترها همیشه اوضاع را تغییر میدهند
خانوادهی یی، برای مدتی اوضاع را به همانگونه که هست میگذرانند. برای مدتی طولانی پشت ماشین کاروانشان زندگی میکنند و هر نوع سختی را که مسبب اصلیاش جیکوب بوده، به جان میخرند و تحمل میکنند. خلاصه اینکه با هر چیزی کنار میآیند تا بلکه در آن خاکی که پایشان را بر رویش گذاشتهاند، ریشه بدوانند و روزی آرزوهایشان محقق شود؛ درست مثل گل میناری؛ همان چیزی که نام فیلم میناری (Minari) از آن الهام گرفته شده است.
اما اوضاع قرار نیست همیشه همنیطور باقی بماند. وقتی که خبر میرسد قرار است مادر مانیکا هم از کره مهاجرت کرده و به دخترش بپیونددد، اوضاع از این رو به آن میشود. همه بیش از پیش نگران میشوند. چراکه وضعیت خودشان هنوز معلوم نیست، هنوز به قدر کافی سامان نگرفتهاند، حال مادر را کجای دلشان بگذارند؟ خبر رسیدن سونجا (با بازی یون یه ژانگ) اوضاع و احوال همه را دگرگون میکند.
سونجا زن عجیب و متفاوتی است؛ هم عاقل و دنیادیده است، هم گاهی اوقات رفتارش از دیوید (فرزند کوچک خانواده) هم کودکانهتر میشود. اون زبانی سرخ دارد و البته نیمی از خنده و لحظات شیرین فیلم را به او مدیون هستیم. هرچند که دیوید در ابتدا کمی با حضور او کنار نمیآید و شاید بتوان گفت که اصلا از حضور او راضی نیست، اما رفته رفته، حس وابستگی بین آن دو، جزیی لاینفک از فیلم میشود. اما گذشته از هر چیز، او به هر حال بزرگتر خانواده است و میتوان گفت به منزلهی لنگری است که کشتی سرگردان خانوادهی یی را سر و سامان میدهد، تمامی نگرانیها را برطرف میکند، سنگ صبور مانیکا میشود، همدل و همیار جیکوب و دوست و محافظ دیوید میشود.
زندگی شخصی آیزاک چانگ در قاب تصویر
در هالیوود به هر موضوعی پرداخته میشود و از هر چیزی فیلمی ساخته میشود؛ حال چه ارزشش را داشته باشد، چه نه. اما شاید چیزی که در سینمای هالیوود خیلی کمتر از آنچه که باید و شاید به آن پرداخته شده، وضع زندگی مهاجران کرهای-آمریکایی و مشکلات آنان باشد. حال در جواب شاید بتوان اینگونه بهانه گرفت که وضعیت این قشر، به مراتب نسبت به سایر مهاجران بهتر بوده که خب نامش بر رویش است:
«بهانه». هیچ قشر و جمعیتی بدون مشکل نمیشود، هر چقدر هم که وضعش خوب باشد.
ماجرای فیلم میناری (Minari) از زبان و نقطه نظر یک خانوادهی مهاجر کرهای-آمریکایی روایت میشود. روایتی متفاوت که شاید تا با امروز نظیرش را ندیده بودید. روایتی از دردها و رنجها و شادیها و پیروزیها، همه در کنار هم. ماجراهایی که در این فیلم اتفاق میافتد را اما فقط نمیتوان به یک خانواده یا به قشر خاص نسبت داد؛ این داستان، یک داستان جهانشمول است و طیف وسیعی از خانوادهها را در سرتاسر دنیا شامل میشود.
فیلم میناری، به نوعی از دید فرزند کوچکتر خانواده، یعنی «دیوید» روایت میشود. اما نکتهی مهمی که باید بدانید، این است که دیوید، در حقیقت همان لی آیزاک چانگ، نویسنده و کارگردان فیلم است. چانگ در این فیلم خاطرات کودکی خود را روایت کرده است. او داستان تصمیم بزرگ پدرش را، نگرانیهای مادرش را، کنجکاویها و مشکلات خودش را، همه و همه در این فیلم گنجانده است. درست است که چهل سال برایش به طول انجامید و او اکنون بسیار بزرگتر از پدر و مادرش در زمان آن تصمیم است، اما این زمان گویا برایش لازم بود، تا به درک درستی از خاطرات کودکیاش برسد.
فیلمی برای مرهم درد ۲۰۲۰
سال ۲۰۲۰ به معنای واقعی کلمه جهنم بود. هیچ کسی هم به این موضوع اعتراضی ندارد. سالی بود که شروعش با پاندمی کرونا همراه بود، ادامهاش هم درگیریهای نژادی و قومی در آمریکا و اعتراضات گستردهای که به دنبال داشت. بعد هم درگیریهای انتخاباتی و مرگ و میر و خلاصه هزار جور درد و رنج و مشقت و سختی که مثل کوهی بر شانههای هر کسی سنگینی میکرد. حال این فقط گوشهای از ماجرا و آن چیزی است که در آمریکا رخ داده، از ایران که خودتان بهتر از من آگاهید.
درست وقتی چند هفته به پایان سال ۲۰۲۰ مانده بود، خبر تولید انبوه واکسن، مثل نور امیدی بود بر قلب و روح هر انسان که او را نسبت به زندگی، کمی امیدوارتر میکرد. خبری بود که تمامی آزار و اذیت امسال را بشوید و با خودش ببرد. در همین اثنا، اکران فیلم میناری (Minari) درست مثل یک مرهم شد بر زخم همگان. فیلمی که با یک داستان گرم و صمیمی، دستانش را به سوی بینندگان و مخاطبان باز میکند تا آنها را تسلی و دلداری بدهد.
این فیلم همان چیزی است که اکنون به آن نیاز داریم؛ فیلمی سرشار از واقعیت و عشق به زندگی که آدم را به ساخت یک آیندهی بهتر، امیدوار میکند. همچون مشوقی است که مدام در گوشت زمزمه میکند آینده، فقط و فقط به تصمیم تو بستگی دارد، فقط کافی است که بخواهی. این فیلم داستان خانوادهی را روایت میکند که با وجود همهی رنجها و سختیها، سعی میکنند یکدیگر را دوست داشته باشند و به هم عشق بورزند، پشتیبان و سنگ و صبور هم باشند و خلاصه اینکه لحظهای پشت عزیزانشان را خالی نکنند. چیزهایی که همهی ما سعی کردیم در این سال باشیم؛ سعی کردیم قدرتمند باشیم، قدرتمند باقی بمانیم و به هم قدرت بدهیم. حال با این اوصاف، آیا اینکه فیلم میناری از چنین مسائل مهم و شایسته توجهی به بهترین شکل ممکن سخن گفته، هیچ حق و لیاقتی برایش ایجاد نمیکرد که در اسکار ۲۰۲۱ حضور داشته باشد؟
موفقیتهای بی شمار فیلم میناری
فیلم میناری (Minari) از آنچه که فکر میکردیم، موفقتر عمل کرده است. نه تنها دیده و دل از مخاطبان بسیاری ربود، بلکه نظر داوران بسیاری را هم در فستیوالهای متعدد، به خود جذب کرد. در نهایت میناری توانست با قدرت در اسکار ۲۰۲۱ نیز حضور پیدا کند و در چند بخش از این مراسم عنوان نامزدی را از آن خود سازد و تندیس طلایی بهترین بازیگر نقش مکمل زن را نیز به فهرست افتخارات خود بیفزاید.
اما افتخارات این فیلم صرفا به اسکار محدود نیست؛ این فیلم در بخشهای زیادی از چندین فستیوال معتبر، برندهی جایزه و در بخشهای دیگر، نامزد شده است. اما گل سرسبد و مهمترین آنها، فستیوال فیلم ساندنس (Sundance Film Festival) است که در آن برندهی جایزهی «بهترین فیلم درام از نظر داوران» و جایزه «بهترین فیلم درام از نظر مخاطبان» شد. گذشته از آن، توجه منتقدان معتبر زیادی را هم به خودش معطوف کرد. به طور مثال توانست از وبسایت راتن تومیتوز، نمرهی ۱۰۰ و از وبسایت متاکریتیک، نمرهی ۸۷ را دریافت کند. همچنین، فیلم میناری توانست جوایز زیر را نیز در کارنامه خود ثبت کند:
- جایزه ۱۰ فیلم برتر سال از «بنیاد فیلم آمریکا»
- جایزه بهترین نقش مکمل زن برای یون یه جانگ از «اتحادیه زنان روزنامهنگار سینمایی» و «فستیوال فیلم بفتا»
- جایزه بهترین بازیگر جوان برای آلان کیم و جایزه بهترین فیلم خارجی زبان «به انتخاب منتقدان»
- جایزه بهترین فیلم خارجی زبان از «جشنواره گلدن گلوب» و…
نظر منتقدان نسبت به فیلم میناری
در بخش پیشین اشاره کردیم که فیلم میناری (Minari) توانست نظر وبسایتها و ژورنالهای معتبر سینمایی را حسابی به خود جلب کند، بد نیست نگاهی به چندتایی از همان نظرات بیندازیم:
گلن ویپ از لوس آنجلس تایمز
با وجود تمام کشمکشهایی که در فیلم میناری وجود دارد، اما در آخر، فقط زیبایی و جذابیت است که در ذهن بیننده باقی میماند. این فیلم اسرار خاموش خود را با زمزمهای در گوشتان با شما اشتراک میگذارد و سرانجام به خود آمده و میبینید که در لذت تماشای آن غرق شدهاید.
پیتر دبروژ از ورایتی
لی آیزاک چانگ با ساختن این فیلم، کیفیت تربیت یک خانواده را به چیزی صمیمانه و جهانشمول تبدیل میکند و در مقابل چشمان مخاطب قرار میدهد.
آنتونی کافمن از اسکرین دیلی
فیلم میناری (Minari) نه ضعیف است، نه یک فیلم حزنانگیز و ملول؛ با وجود تمام چالشهای بزرگی که شخصیتها باید در طول فیلم با آن دست و پنجه نرم کنند، اصلا فیلم افسردهای به حساب نخواهد آمد. علاقهی چانگ به شخصیتهایی که در این فیلم پرورانده، درست مثل عشقی است که به زمین کشاورزی کودکیاش در آرکانزاس، میورزد. این موضوع در تکتک لحظات فیلم روشن و واضح است.
سخنی پایانی در باب فیلم میناری
شاید به جرئت بتوان گفت که فیلم میناری (Minari) با تمامی فیلمهای اکران شده در سال ۲۰۲۰ متفاوت باشد. این فیلم داستان یک خانوادهی کرهای-آمریکایی را روایت میکند که برای ساخت یک زندگی و آیندهی بهتر، دست به مهاجرت از محل زندگیشان زده و به آرکانزاس میروند تا دورهی جدیدی را آغاز کنند. هرچند که در ابتدا متحمل سختیها و مشقتهای بسیاری میشوند و خانوادهشان تا مرز فروپاشی پیش میرود، اما باز هم با وجود تمام مشکلات در کنار هم میمانند و به هم عشق میورزند.
نویسندگی و کارگردانی این فیلم را لی آیزاک چانگ بر عهده داشته و در حقیقت این فیلم، خاطرات کودکی خود اوست. او با این فیلم، در آستانهی چهل سالگی، گریزی به آنچه که در زندگی تجربه کرده میزند و با فضای صمیمی و گرمی که در آن ایجاد میکند، مرهم درد مردمی میشود که از آسیبهای امسال، خسته و ملول هستند.
در این مقاله از وبسایت «پاسخ از ما» نگاهی داشتیم به فیلم میناری (Minari)، یک درام خانوادگی با فضایی بسیار لطیف و پرمحبت که البته با جوایز بسیار و حضور درخشانی که در اسکار ۲۰۲۱ داشت، توانست به یک فیلم ماندگار و خاطره ساز تبدیل شود. این فیلم بدون شک یکی از بهترین فیلم های ساخته شده در سال قبل به حساب می آید که احساسات لطیف مخاطبان را بر می انگیزد و بدون شک لیاقت جوایزی که به دست آورد را داشت.
بازیگران فیلم میناری
تیزر فیلم میناری
با سلام امروز شانزدهم فروردین ماه ساعت ده و ربع شب که من تماشای این فیلم را همین الان تمام کردم،اصلاً فکر نمیکردم در عین سادگی بخواد انقدر به دل آدم بشینه و در آخر چیزی جز امیدواری و عشق به ذهن آدم خطور نمی کنه خدایش اگر طرفدار سینمای کره باشید هیچ وقت دیدن فیلم هاشون پشیمون نمیشین
یا علی مدد
درامی از کره جنوبی با لحظات احساسی عمیق، که یکی از تماشایی ترین فیلم های سال است.