راهنمای مطالعه
برای متولد فروردین دریافت عشق و محبت مترادف با حیات است. اگر شما هم متولد فروردین هستید، قطعا فردی هستید که علاقه مند به عشق ورزی می باشد و قلب مهربانی دارد. جالب است بدانید که هنرمندان زیادی نیز در این ماه به دنیا آمده اند. ما در این مقاله از پاسخ از ما لیستی از شخصیت های معروف ایرانی را قرار دادیم که در فروردین ماه متولد شده اند تا شما بتوانید ببینید که با چه افرادی در یک ماه متولد شده اید. شاید در سال های آینده شما نیز یکی از افراد این لیست باشید، زیرا متولدین فروردین ماه دارای قابلیت های زیادی هستند که می توانند در حوزه های مختلف خود را نشان دهند.
بابک جهانبخش (۱ فروردین)
اولین نفر از لیست افراد موفق ایرانی که در فروردین ماه متولد شده اند، بابک جهانبخش است. بابک جهانبخش با نام اصلی علی جهانبخش از خوانندگان پرطرفدار موسیقی پاپ ایران است. او برنده تندیس بهترین قطعه موسیقی پاپ جشنواره سالانه موسیقی برای قطعه «من و بارون» در سال ۱۳۹۱ و بهترین آهنگ تیتراژ برنامه های تلویزیونی در نوروز برای قطعه «بوی عیدی» در سال ۱۳۹۶ است. مجتبی میرزاده، آهنگساز قدیمی، اولین فردی بود که بابک جهانبخش را به خوانندگی تشویق کرد. جهانبخش رمز موفقیت خود را تلاش، پشتکار و شناخت مخاطب می داند.
دوره کودکی و نوجوانی
بابک جهانبخش در ۱ فروردین سال ۱۳۶۲ در بوخوم آلمان متولد شد. وقتی که فقط ۵ سال داشت در مدرسه موسیقی آزاد شهر بوخوم آلمان شروع به یادگیری موسیقی کرد. او پس از این که به همراه پدرش از آلمان به ایران بازگشت، به طور جدی تری موسیقی را دنبال کرد. پیانو و گیتار از سازهای او در دوره نوجوانی بود.
جهانبخش پس از گذراندن دوره های آموزشی در سن ۱۴ سالگی توانست مجوز رسمی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی دریافت کند. در همان سال فعالیت هایی در صدا و سیما به انجام رساند..
فعالیت حرفه ای
بابک جهانبخش تا مقطع دیپلم در رشته تجربی تحصیل کرد. علاوه بر آن، بابک دارای مدرک صدا گذاری موسیقی است. بابک جهانبخش در سال ۱۳۸۲ اولین آلبوم خود و در سال ۱۳۸۴ آلبوم «چی شده» را منتشر کرد. او در همین سال ۱۳۸۴ به عنوان دومین پدیده سال معرفی شد. در سال ۱۳۹۱ آلبوم پر طرفدار «من و بارون» را منتشر کرد و در سال ۱۳۹۳ در شهریور ماه بود که آلبوم او با نام «مدار بی قراری» منتشر شد. ترانه های آلبوم «مدار بی قراری» همه به جز یکی از آن ها سروده محسن شیرالی است.
طبق گفته جهانبخش یکی از اتفاقات بدی که برای او افتاد، مربوط به اجرای وی در برج میلاد بود. او گفت که آن روز ۱۲ اجرا پشت سر هم داشت و به شدت سرما خورده بود، به همین دلیل قبل از هر اجرا آمبولانسی می آمد به او آمپول دگزامتازون می زد تا او بتواند برای بار دیگر به استیج برود.
از جمله آهنگ های بابک جهانبخش می توان به «ازم دوری نکن»، «سپیده»، «من که باورم نمیشه»، «تازگیا»، «خاطره»، «دریا»، «منو از یاد ببر»، «تیک و تیک»، «دوست دارم»، «عاشقم کن»، «آتیشم بزن»، «صدای عشق»، «اینا یعنی عشق»، «خواب»، «یه ساعت فکر راحت»، «روزای ابری»، «منظومه احساس»، «دیونه جان»، «پریزاد» و… اشاره کرد.
زندگی شخصی
بابک جهانبخش دو بار ازدواج کرد. همسر اول او مروارید شهریاری بود که جهانبخش در کنسرت لندن با وی آشنا شده بود و این آشنایی به ازدواج منتهی شده بود. مروارید شهریاری دارای مدرک مدیریت بازرگانی است و در یک شرکت بازرگانی مشغول فعالیت است. در عین حال، در در حوزه تخصصی خود مترجم است. بابک جهانبخش و مروارید شهریاری از ازدواج خود صاحب فرزندی به نام آرتا شدند، اما این دو بعد از مدتی زندگی بدون هیچ صحبتی با رسانه ها و در سکوت از یکدیگر جدا شدند. بابک بعد از جدایی از همسر اولش با خانمی به نام پریا پرتوی ازدواج کرد. او در مورد این ازدواج گفت که برای هرز نرفتن و زندگی هرز نداشتن دوباره ازدواج کرده است.
علاقه بابک جهانبخش به فوتبال
بابک جهانبخش از جمله هنرمندانی است که به فوتبال علاقه مند بوده و به عنوان فوروارد و هافبک در زمین فوتبال بازی کرده است. او در این مورد گفته است حتی زمانی که در آلمان بودم، در تیم های رده سنی پایین بازی کرده ام. جهانبخش پس از بازگشت به ایران همانند خانواده اش یکی از طرفداران تیم استقلال شد و در مدرسه فوتبال این باشگاه ثبت نام کرد. او در مورد این موضوع گفته است که در این زمینه رشد و پیشرفت خوبی داشت، اما روحیات متفاوت او با بچه های دیگر و بی احترامی عده ای در آن جا او را تحت فشار قرار داده بود.
سبک لباس پوشیدن و مدل موی بابک جهانبخش
بابک جهانبخش به عنوان یکی از پرکارترین خوانندگان کشور هر ساله کنسرت های مختلفی در نقاط گوناگون برگزار می کند. سبک پوشش وی اصولا کلاسیک است و در سال های اخیر بیشتر با کت و شلوار یا جلیقه و شلوار دیده شده است.
یکی از رنگ هایی که بابک جهانبخش در لباس های خود مورد استفاده قرار می دهد رنگ مشکی است، البته رنگ مشکی در میان بسیاری از خوانندگان یکی از رنگ های مورد علاقه است. یکی دیگر از رنگ هایی که بیشتر در پوشش او می بینیم رنگ آبی می باشد که نماد آرامش است. او در برخی کنسرت ها با کت و شلوار آبی و پیراهن و شلوار جین آبی استایل زیبایی بهم زده است. در استایل بابک جهانبخش خیلی اکسسوری دیده نمی شود؛ مگر اینکه گهگاهی دستبند یا چیزی این چنین استفاده کند. همچنین، برخی از اوقات جهانبخش با عینک آفتابی دیده شده است.
مدل مو و ریش های بابک جهانبخش نیز در طی چند سال اخیر مدل ثابتی داشته است. بیشتر موهای او به سمت بالا مایل به یک طرف بوده که با حالت صورت او بسیار سازگار است. همچنین ته ریش او نسبت به قبلا کمی بلندتر شده و چهره او را پخته و جذاب تر نشان می دهد.
پرویز تناولی (۳ فروردین)
دومین نفر از لیست افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه پرویز تناولی است. وی از معروفترین هنرمندان ایران و از پیشگامان مکتب سقاخانه است. معروف ترین آثار وی مجسمه های «هیچ»، «دست ها»، «قفل و قفس» هستند. یکی از آثار او در زمینه مجسمه سازی با نام «پرسپولیس» در سال ۱۳۸۷ با رکوردی بی سابقه در حراج کریستی به قیمت بیش از دو میلیون و پانصد هزار دلار فروخته شد.
دوره کودکی و نوجوانی
پرویز تناولی نقاش، مجسمه ساز، پژوهشگر و مجموعه دار در ۳ فروردین سال ۱۳۱۶ در شهر تهران متولد شد. او دارای یک خانواده از طبقه متوسط بود که در محله دروازه شمیران زندگی می کردند. در سن ۱۱-۱۰ سالگی به آموزش ویلن زیر نظر استادانی چون نیک نواز و ابوالحسن صبا پرداخت. دوران دبیرستان را در مدرسه ادیب تحصیل می کرد و در حین تحصیل در زمان تعطیلی مدرسه به هنرستان کمال الملک می رفت. همچنین، تناولی در هنرستان هنرهای زیبا در رشته مجسمه سازی ثبت نام کرد و سه سال دوره های آموزشی این موسسه را سپری کرد.
فعالیت های هنری
پرویز تناولی در سال ۱۳۳۵ به ایتالیا رفت و برای تحصیل وارد آکادمی هنرهای زیبای شهر کارارا شد. در سال ۱۳۳۶ وقتی پولش به اتمام رسید، مجبور به بازگشت به ایران شد. این بازگشت او را از اهدافش دور نساخت، زیرا که او فرصت را مغتنم شمرده و دو نمایشگاه به راه انداخت. در نمایشگاه اول طرح ها و حکاکی هایی که در ایتالیا انجام داده بود را به نمایش گذاشت.
تناولی در دی ماه ۱۳۳۶ آثار متفاوتی چون حکاکی ها، مجسمه های سفالی و مجسمه های ساخته شده از آهن قراضه ها را به نمایش گذاشت. این اولین بار بود که آثار یک مجسمه ساز در ایران به نمایش گذاشته می شد. پس از گذشت مدتی از برگزاری نمایشگاه، با وزیر فرهنگ آن زمان به نام مهرداد پهلبد آشنا شد و توانست برای ادامه آموزش هایش در ایتالیا بورس بگیرد. تناولی در سفر جدیدش به شهر میلان رفت و دو سال زیر نظر مارینو مارینی مجسمه ساز برجسته ایتالیایی به تعلیم پرداخت.
او در سال ۱۳۳۸ موفق به کسب دیپلم و رتبه اول در آکادمی بررا شد. پس از فارغ التحصیلی ۱۶ اثرش در گالری ری ماگل شهر میلان به عنوان بهترین آثار یک فارغ التحصیل به نمایش گذاشته شد.
«قالیچه های تصویری»، «قفل های ایرانی»، «طلسم گرافیک سنتی ایران» از تالیفات این هنرمند هستند. از آثار او در زمینه مجسمه سازی می توان به «حجم های هیچ»، «دست ها»، «قفل و قفس»، «پرسپولیس»، «شاعر ایستاده» و «شاعر» اشاره کرد. تناولی علاوه بر فعالیت در زمینه مجسمه سازی و تالیف، پژوهش هایی در زمینه فرش ایرانی و بافته های عشایری داشته است. در سال های اخیر نیز طراحی و ساخت جواهرات را مورد توجه قرار داده است.
حقایقی درباره پرویز تناولی
- در سال ۱۳۴۰ دعوتنامه ای از کالج هنری مینیاپولیس به عنوان «هنرمند مدعو» دریافت کرد.
- در سال ۱۳۳۹ آتلیه «کبود» را تاسیس کرد.
- در سال ۱۳۹۲ آخرین نمایشگاه خود را برگزار کرد؛ در همان زمان بود که کتاب تازه اش با نام «تاریخ مجسمه سازی در ایران» را منتشر کرد.
- در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۵ به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب ممنوع الخروج شد.
- ۱۴ مجسمه این هنرمند در تهران، شیراز و اصفهان قرار دارند و ۱۳ مجسمه دیگر او در موزه های وین و نیویورک، انستیتو مینیاپولیس، پارک المپیک سئول، لندن، داکار و سایر مکان ها دیده می شوند.
- مجسمه «فرهاد کوهکن» او فرهاد را پس از افتادن از کوه نشان می دهد.
- فیلم مستند «مکتب سقاخانه به روایت پرویز تناولی» توسط امیر حسین بهبهانی ساخته شد. در این فیلم زندگی و آثار تناولی به نمایش گذاشته می شود.
- بنا به گفته تناولی مجسمه «هیچ» از باورهای عرفانی و دینی گرفته شده است.
همایون ارشادی (۵ فروردین)
یکی دیگر از افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه همایون ارشادی است. وی بازیگر معروف سینما و تلویزیون است که در ۵ فروردین ۱۳۲۶ در اصفهان متولد شد. ارشادی تاکنون در فیلم های بسیاری از کارگردانان جهان نقش آفرینی کرده است. از جمله این کارگردانان می توان به کاترین بیگلو اشاره کرد. در واقع آشنایی با عباس کیارستمی و بازی در فیلم «طعم گیلاس» زندگی همایون ارشادی را وارد فضای دیگری کرد؛ فضایی که او را به یک بازیگر بین المللی تبدیل کرد.
فعالیت حرفه ای
همایون ارشادی در سال ۱۳۴۴ پس از اخذ مدرک دیپلم در آبادان برای ادامه تحصیل در رشته معماری روانه ایتالیا گردید. او پس از ۱۱ سال زندگی در ایتالیا به ایران بازگشت و در یک شرکت ساختمانی در اهواز مشغول به کار شد. با این حال، یک سال پس از انقلاب به کانادا رفت و تا سال ۱۳۷۰ همان جا ماند.
ارشادی پس از بازگشت از کانادا، از آن جایی که با همسر تهمینه میلانی دوست بود، در سال ۱۳۷۱ در فیلم «کاکادو» ساخته تهمینه میلانی به ایفای نقش پرداخت. او توسط تهمینه میلانی در سال ۱۳۷۵ با عباس کیا رستمی آشنا شد و از این طریق موفق به بازی در نقش اول فیلم «طعم گیلاس» شد.
در سال ۱۹۹۷ فیلم «طعم گیلاس» برنده جایزه نخل طلا در جشنواره کن شد. در سال ۲۰۰۷ نیز ارشادی برای اولین بار بازی در فیلم هالیوودی را با اجرای نقش در فیلم «بادبادک باز» به کارگردانی مارک فورستر تجربه کرد. بعد از آن هم در سال ۲۰۱۶ میلادی در فیلمی عاشقانه به نام «علی و نینو» ساخت کشور انگلیس به ایفای نقش پرداخت.
از فیلم های سینمایی ارشادی می توان به کاکادو (۱۳۷۸)، طعم گیلاس (۱۳۷۸)، مزاحم (۱۳۸۰)، تفکرات آقای نویسنده (۱۳۸۳)، رویای خیس (۱۳۸۴)، زندگی با چشمان بسته (۱۳۸۷)، آسمان محبوب (۱۳۸۸)، یکی از ما دو نفر (۱۳۸۹)، ما همه گناهکاریم (۱۳۸۹)، یک عاشقانه ساده (۱۳۹۰)، گناهکاران (۱۳۹۰)، روزگاری عشق و خیانت (۱۳۹۲)، ماهی سیاه کوچولو (۱۳۹۳)، آشوب (۱۳۹۴)، ایتالیا ایتالیا (۱۳۹۵)، بادبادک باز (۲۰۰۷)، آگورا (۲۰۰۹)، سی دقیقه پس از نیمه شب (۲۰۱۲)، تحت تعقیب ترین مرد (۲۰۱۴)، آرمان شهر(۲۰۱۵)، علی و نینو (۲۰۱۶)، آخرین سکنه (۲۰۱۶) و گنجشک قرمز (۲۰۱۸) اشاره کرد.
از فیلم های تلویزیونی او نیز می توان به خانه ای روی تپه (۱۳۹۱)، تا ثریا (۱۳۹۰)، باغ بلور (۱۳۸۲)، آخرین روزهای شاد بودن (۱۳۸۰)، بگذار آفتاب برآید (۱۳۷۷) و همشاگردی ها (۱۳۷۷) اشاره کرد.
زندگی شخصی
همایون ارشادی متاهل و صاحب یک فرزند دختر و یک فرزند پسر است. طبق گفته وی علاوه بر بازیگری شغل دوم نیز داشته است. او به همراه خواهر خود صاحب یک گالری مبلمان بود. آن ها مبل های قدیمی را بازسازی کرده و مبلمان جدید می ساختند، اما وقتی که کار او در زمینه سینما زیاد شد گالری مبلمان را رها کرد.
افتخارات و جوایز
از مهمترین افتخارات وی می توان به نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد انجمن بازنشستگان آمریکا برای بازی در فیلم بادبادک باز (۲۰۰۸)، نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد انجمن منتقدان فیلم دالاس فورت وورث برای بازی در فیلم بادبادک باز (۲۰۰۸)، نامزد جایزه بهترین بازیگر جشنواره بین المللی فیلم اکشن فیلم آمریکا برای بازی در فیلم اینجا ایران (۲۰۱۳) و نامزد جایزه بهترین روایت جوایز بین المللی فیلم و ویدئو تورنتو برای بازی در فیلم آرمان شهر (۲۰۱۶) اشاره کرد.
خسرو شکیبایی (۷ فروردین)
چهارمین نفر از لیست افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه خسرو شکیبایی است. شکیبایی، بازیگر معروف ایرانی، در ۷ فروردین سال ۱۳۲۳ متولد شد. پدر او احمد شکیبایی سرگرد ارتش و مادرش فریده خاتمی بود. وقتی که خسرو شکیبایی ۱۴ سال داشت، پدرش به دلیل ابتلا به سرطان از دنیا رفت. اگر چه نام شکیبایی در شناسنامه خسرو بود، ولی در میان خانواده و اقوام او را با نام محمود صدا می زدند. علاقه وی به بازیگری از همان سنین کودکی آغاز شد که به همراه پدرش به تئاتر می رفت.
او علاوه بر بازیگری به دلیل صدای خوبی که داشت به کار دکلمه خوانی نیز پرداخت و دکلمه های زیبایی از اشعار شاعران معروف مانند سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به اجرا درآورد.
فعالیت حرفه ای
خسرو شکیبایی پس از گذراندن دوره دبیرستان در رشته بازیگری دانشگاه تهران قبول شد. در سن ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت. نقش آفرینی فوق العاده خسرو در تئاتر زمینه ساز آشنایی او با عباس جوانمرد نویسنده و کارگردان تئاتر شد. از همین ایام بود که به طور رسمی وارد دنیای تئاتر شد و نمایش هایی چون «همه پسران من»، «سنگ و سرنا»، «بیا تا گل برافشانیم» و «شب بیست و یکم» را بازی کرد. در این میان در چند نمایش تلویزیونی به نام های «هنگامه شیرین وصال» و «فیزیکدان ها» حضور پیدا کرد.
شکیبایی در سال ۱۳۴۷ به دلیل صدای زیبا و خاصی که داشت وارد حرفه دوبلوری شد و مدتی هم در این زمینه به فعالیت پرداخت. او در فیلم «شعله» کار صداپیشگی پیرمرد مسلمان روستا را ایفا کرد. در سال ۱۳۵۳ برای اولین بار در فیلم کوتاه و ۱۶ میلی متری به نام «کتیبه» ساخته فریبرز صالح ایفای نقش کرد. خسرو در سال ۱۳۵۴ نیز به دعوت محمد رضا اصلانی، نویسنده، شاعر و کارگردان، در سریال «سمک عیار» حضور پیدا کرد.
در سال ۱۳۶۱ به بازی در نمایش «شب بیست و یکم» پرداخت و در همین زمان بود که توجه مسعود کیمیایی را به سمت خود جلب کرد. خسرو شکیبایی توسط کیمیایی برای بازی در نقشی کوتاه در فیلم «خط قرمز» انتخاب شد. شکیبایی پس از فیلم «خط قرمز» در چندین فیلم ایفای نقش کرد، اما در سال ۱۳۶۸بود که بازی وی در فیلم «هامون» ساخته داریوش مهرجویی توجهات را به سمت وی متمرکز کرد.
شکیبایی با بازی در فیلم «هامون» توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در هشتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کند. خسرو پس از فیلم هامون در فیلم های دیگری مانند ابلیس (۱۳۶۹)، بانو (۱۳۷۰)، سارا (۱۳۷۱)، کیمیا (۱۳۷۳)، پری (۱۳۷۳)، خواهران غریب (۱۳۷۴)، میکس (۱۳۷۸)، کاغذ بی خط (۱۳۸۰) و… نیز ایفای نقش کرد.
نقش آفرینی در سریال «خانه سبز»
یکی از سریال های به یاد ماندنی که خسرو شکیبایی در آن ها ایفای نقش کرد سریال «خانه سبز» بود. سریال خانه سبز در دهه هفتاد ساخته شد که زندگی ها رنگ و بوی دیگری داشت. این سریال خوش ساخت توانسته بود خانواده ها را هر هفته برای تماشایش دور هم جمع کند. سازندگان «خانه سبز» بیژن بیرنگ و مسعود رسام بودند. تلاش های این دو نفر در آن زمان «خانه سبز» را به یکی از موفق ترین و پر بیننده ترین سریال های تلویزیون تبدیل کرد. نویسنده های این سریال پر طرفدار بیژن بیرنگ، پیمان قاسم خانی و شادمهر راستین بودند.
بازیگران اصلی «خانه سبز» خسرو شکیبایی، مهرانه مهین ترابی، رامبد جوان، آتنه فقیه نصیری، داریوش اسد زاده و حمیده خیر آبادی بودند. خسرو شکیبایی در نقش یک وکیل به نام رضا صباحی بود. خسرو علاوه بر بازی در نقش اول این فیلم، راوی داستان سریال نیز بود. مهرانه مهین ترابی هم در نقشه عاطفه صدر، وکیل دادگستری و همسر رضا، بود.
رامبد جوان نقش فرید صباحی، فرزند عاطفه و رضا، را به عهده داشت، البته گاهی هم در نقش جد بزرگوار خانواده صباحی هنرنمایی می کرد. آتنه فقیه نصیری در فیلم لیلی نام داشت و همسر فرید بود. داریوش اسد زاده هم نقش آقاجون و حمیده خیر آبادی نیز در نقش خانم جون، پدر و مادر رضا، ایفای نقش می کردند.
در سریال «خانه سبز» همان طور که از نامش پیداست، گرمی و طراوت در میان خانواده موج می زند. در «خانه سبز» شاهد زندگی خانواده ای هستیم که در آن ارزش ها و بنیان های خانوادگی مورد توجه قرار گرفته است. این حس سر زندگی و طراوت در خانه که با شخصیت های طنز آمیخته شده بود، به طرز جالبی سریال را دوست داشتنی، محبوب و آرامش بخش می کرد.
افتخارات و جوایز خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی در طول دوره بازیگری خود صاحب چندین افتخار و جوایز شد که برخی از آن ها عبارتند از:
«برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در هشتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم هامون (۱۳۶۸)، برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم کیمیا (۱۳۷۳)، برنده لوح زرین بهترین بازیگر مرد برای فیلم کاغذ بی خط (۱۳۸۲)، دریافت دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم اتوبوس شب (۱۳۸۵)، برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره بین المللی فیلم پیونگ یانگ برای فیلم خواهران غریب (۱۹۹۸) و… »
زندگی شخصی
خسرو شکیبایی در طول زندگی خود دو بار ازدواج کرد. همسر اول وی تانیا جوهری بازیگر سینما و تلویزیون بود. او از این ازدواج صاحب دختری به نام پوپک شد. شکیبایی پس از طلاق از تانیا جوهری برای بار دوم ازدواج کرد. همسر دوم وی پروین کوشیار بود. او از ازدواج دوم خود نیز صاحب فرزند پسری به نام پوریا شد.
پایان زندگی خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی در تاریخ ۲۸ تیر ماه سال ۱۳۸۷ وقتی که ۶۴ سال سن داشت، به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران از دنیا رفت. پس از مرگ پیکر او را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن کردند.
رخشان بنی اعتماد (۱۴ فروردین)
یکی دیگر از افراد سرشناس و موفق ایرانی که در فروردین ماه متولد شده اند، رخشنده یا رخشان بنی اعتماد است. بنی اعتماد، فیلم نامه نویس، تهیه کننده و کارگردان، در ۱۴ فروردین سال ۱۳۳۳ متولد شد. همسر وی جهانگیر کوثری، مجری و کارشناس ورزشی تلویزیون است. تندیس و باران کوثری فرزندان این زوج هستند. رخشان بنی اعتماد از کارگردانان موفقی است که در آثار خود بیشتر روی طبقه متوسط و فرودست جامعه تمرکز می کند.
فعالیت حرفه ای
رخشان بنی اعتماد برای تحصیل در رشته کارگردانی وارد دانشکده هنرهای دراماتیک تهران شد. رخشان در سال ۱۳۵۲ به عنوان منشی صحنه کار خود را در تلویزیون آغاز کرد و پس از آن چند فیلم کوتاه را کارگردانی کرد. در سال ۱۳۶۰ با عنوان منشی صحنه «آفتاب نشین ها» و فیلم «گل های داودی» فعالیت خود را در سینما آغاز کرد. پس از آن بود که فیلم های وی هم در سطح کشور و هم در عرصه بین المللی مورد تحسین قرار گرفتند. او کارگردانی فیلم های موفق و تحسین برانگیزی همچون زرد قناری (۱۳۶۷)، نرگس (۱۳۷۰)، روسروی آبی (۱۳۷۳)، بانوی اردیبهشت (۱۳۷۶)، زیر پوست شهر (۱۳۷۹)، خون بازی (۱۳۸۵) و… را برعهده داشته است.
از فیلم های موفق دیگر او می توان به فیلم «گیلانه» (۱۳۸۳) اشاره کرد. بازیگران فیلم گیلانه فاطمه معتمد آریا، بهرام رادان، باران کوثری، ژاله صامتی، شاهرخ فروتنیان و… هستند. فیلم گیلانه که مفهومی ضد جنگ داشت توانست کاندید سه سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شود. این فیلم برنده سیمرغ بهترین چهره پردازی و جایزه ویژه هیئت داوران نیز شد. فاطمه معتمد آریا هم به عنوان بازیگر این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
فیلم قصه ها ساخته رخشان بنی اعتماد در سال ۱۳۹۰ نیز توانست جوایز و افتخارات زیادی را به دست آورد. این فیلم موفق شد که شیر نقره ای بهترین فیلم نامه هفتاد و یکمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز و جایزه بزرگ هیئت داوران آسیاپاسیفیک ۲۰۱۴ برای کارگردانی فیلم و جایزه بهترین فیلم جشنواره کلکته را بدست آورد. بازیگران مطرحی چون گلاب آدینه، مهدی هاشمی، فاطمه معتمد آریا، فرهاد اصلانی، محمدرضا فروتن، صابر ابر، نگار جواهریان، ریما رامین فر، پیمان معادی، مهراوه شریفی نیا و باران کوثری در این فیلم هنرنمایی کردند.
رخشان بنی اعتماد، کارگردان مطرح ایرانی، طبق انتخاب بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb) در کنار مشهورترین زنان فیلم ساز تاریخ قرار گرفته است. باربارا استرایسند، جودی فاستر، سوفیا کاپولا، میراندا افرون، ماری لمبرت، آنجلینا جولی، سارا پلی، لولو وانگ، گرتا گروینگ، مریل استریپ از جمله زنان دیگری بودند که در این لیست حضور داشتند. رخشان بنی اعتماد با فیلم «قصه ها» در این لیست قرار گرفت.
همچنین، گفتنی است رخشان بنی اعتماد علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، در زمینه برنامه ریزی، دستیار کارگردان، مشاور کارگردان، منشی صحنه، مشاور فیلم نامه، بازیگری و تهیه کنندگی نیز فعالیت داشته است.
آثار رخشان بنی اعتماد
از کارهای رخشان بنی اعتماد در زمینه نویسندگی می توان به فیلم نرگس (۱۳۷۰)، روسری آبی (۱۳۷۳)، بانوی اردیبهشت (۱۳۷۶)، داستان های جزیره (۱۳۷۷)، زیر پوست شهر (۱۳۷۹)، روایت سه گانه (۱۳۸۱)، گیلانه (۱۳۸۳)، خون بازی (۱۳۸۵) و قصه ها (۱۳۹۲) اشاره کرد. او در زمینه کارگردانی هم آثار زیادی دارد که برخی از آن ها زرد قناری (۱۳۶۷)، تمرکز (۱۳۶۹)، نرگس (۱۳۷۰)، روسری آبی (۱۳۷۳)، داستان های جزیره (۱۳۷۷)، زیر پوست شهر (۱۳۷۹)، روایت سه گانه (۱۳۸۲)، گیلانه (۱۳۸۳)، خون بازی (۱۳۸۵)، حیاط خلوت خانه خورشید (۱۳۸۹) و قصه ها (۱۳۹۰) هستند.
افتخارات و جوایز
از بزرگترین جوایز و افتخارات وی می توان به جایزه بهترین کارگردانی از دهمین جشنواره فیلم فجر تهران ۱۳۷۰ برای فیلم نرگس، جایزه سومین فیلم برتر جشنواره فیلم لوکارنو سوئیس در سال ۱۳۷۴، جایزه جشنواره تسالونیکی یونان برای فیلم روسری آبی در سال ۱۳۷۴، جایزه بهترین فیلم مستند در جشنواره لوکارنو ۲۰۰۲ برای فیلم روزگار ما، جایزه بهترین فیلمنامه در هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ونیز برای فیلم قصه ها در سال ۱۳۹۳ و …. اشاره کرد.
ابوالحسن صبا (۱۴ فروردین)
ششمین نفر از لیست افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه کسی نیست به جز موسیقی ساز، آهنگساز و نوازنده برجسته ایرانی، ابوالحسن صبا. صبا را شاید کمتر کسی باشد که نشناسد. از سازهای او می توان به ویولن، سه تار، سنتور، تنبک، نی، کمانچه، پیانو و تار اشاره کرد. او علاوه بر موسیقی با زبان انگلیسی نیز آشنایی خوبی داشت. صبا در زندگی خود با شاعران بزرگی چون نیما و شهریار روابط نزدیکی داشت.
دوره کودکی و نوجوانی
ابوالحسن صبا در تاریخ ۱۴ فروردین سال ۱۲۸۱ در شهر تهران متولد شد. خانواده او اهل هنر و موسیقی بودند. پدرش ابوالقاسم کمال السلطنه پزشک، ادیب و علاقه مند به موسیقی بود. پدر ابوالحسن صبا، ابوالقاسم صبا، خودش ساز سه تار می نواخت و به فرزندش آموزش می داد.
پدر صبا فرزندش را زمانی که ۶ ساله بود برای یادگیری موسیقی نزد اساتید مطرح آن زمان فرستاد. صبا که علاقه وافری به موسیقی داشت، روزها سه تارش را همراه خود به مدرسه می برد و برای هم کلاسی ها آهنگ می نواخت. ابوالحسن صبا اولین آموزش های موسیقی را نزد پدرش دید و بعد از آن برای یادگیری سازهای مختلفی چون تار، سه تار، نی و ضرب نزد اساتید مختلفی رفت. او تار و سه تار را زیر نظر میرزا عبدالله فراهانی، درویش خان و علی نقی وزیری آموزش دید. نواختن سنتور را زیر نظر حسین هنگ آفرین، ویولن را زیر نظر حسین اسماعیل زاده و کمانچه را زیر نظر علی اکبر خان شاهی فرا گرفت. علاوه بر این ها، نی را اکبرخان و ضرب را حاجی خان به او آموختند.
فعالیت حرفه ای
ابوالحسن صبا در سنین جوانی به مدرسه کمال الملک رفت و آموزش نقاشی دید. علاوه بر این، در زمینه سوهان کاری، نجاری، ریخته گری، خاتم کاری، معرق گری توانست تجربه و مهارت کسب کند و بعدا از آن در ساخت لوازم موسیقی استفاده کند. صبا در سال ۱۳۰۲ در مدرسه عالی موسیقی که موسس آن علینقی وزیری بود تحصیل خود را آغاز کرد. در سن ۲۲ سالگی توانست به دانشجوی ممتاز این مدرسه تبدیل شود؛ به طوری که مورد تشویق و احترام اساتید و دوستانش قرار گرفت.
اولین اثر وی قطعه «زرد ملیجه» با ساز ویولن و با صدای روح انگیز بود که در سال ۱۳۰۶ منتشر شد. در سال ۱۳۰۶ علینقی وزیر از صبا خواست که یک مدرسه موسیقی در رشت تاسیس کند. او دو سال در آن جا ماند و در حین آموزش شاگردان به روستاها و کوهپایه های شمال رفت تا ترانه های محلی را جمع آوری کند. حاصل این تلاش آهنگ هایی چون آهنگ های دیلمان، رقص چوبی قاسم آبادی، کوهستانی و امیری مازندرانی بود.
ابوالحسن صبا که سازهای زیادی را آموخته بود، در مدرسه عالی موسیقی تکنواز ارکستر علی نقی وزیری شد. ابوالحسن در سال ۱۳۷۹ با تاسیس رادیو تهران، در کنار آموزش و پژوهش در هنرستان موسیقی به نوازندگی در رادیو نیز مشغول شد. صبا علاوه بر این که خودش نوازنده بود، به آموزش موسیقی و نوشتن کتاب نیز می پرداخت و در جریانات موسیقی زمان خود نقش پر رنگی داشت.
مکتب نوین موسیقی ایران با درویش خان آغاز و با ابوالحسن صبا به اوج خود رسید؛ به نحوی که شاگردان صبا نیز پیرو راه او شدند. از شاگردان این هنرمند نامی می توان به فاخره صبا، حسن کسایی، محمد علی بهارلو، غلامحسین بنان، علی تجویدی، همایون خرم، اسماعیل چشم آذر، بابک رادمنش، حسین خواجه امیری، اکبر گلپایگانی، پرویز یاحقی، محمود محمودی خوانساری ، قدرت الله انتظامی و … اشاره کرد.
نحوه آموزش و تدریس صبا
صبا در آموزش هایش بسیار حوصله به خرج می داد و نقاط ضعف شاگردان را شناسایی می کرد. او در آموزش هایش سعی می کرد هر آن چه می داند را به شاگردانش بیاموزد. اگر شاگردی استعداد داشت، ولی توانایی مالی برای شرکت در آموزش ها را نداشت، آموزش رایگان او را به عهده می گرفت.
برخی آثار ابوالحسن صبا
- کتاب دوره اول، دوم و سوم ویلن
- کتاب دوره اول، دوم، سوم و چهارم سنتور
- کتاب دوره اول سه تار
- نوید بهار، کتاب اول ویلن
- دستور ضرب
- ردیف کامل آوازهای ایرانی
- چهار مضراب نوا
- و موسیقی های محلی دیلمان، امیری یا مازندرانی، به زندان، زرد ملیجه، رقص چوبی، در قفس، کوهستانی
زندگی شخصی
صبا در سال ۱۳۱۱ با یکی از شاگردان خود که دختر عموی نیما اسفندیاری بود ازدواج کرد. نام منتخب این شخص اسفندیاری کوه نور بود و صبا از ازدواج با او صاحب سه فرزند به نام های غزاله، ژاله و رکسانا شد.
موزه ابوالحسن صبا
خانه ابوالحسن صبا که تبدیل به موزه شده است شامل ۵ اتاق، زیرزمین و یک حیاط کوچک است. در قسمتی از موزه وسایل شخصی، تصاویر، اسناد و نامه های اداری و مکاتبات شخصی صبا دیده می شود و قسمتی دیگر از آن به سازهای موزه اختصاص یافته است. قسمت سوم موزه نیز مربوط به یادگارهای خانم اسفندیاری کوه نور، همسر ابوالحسن صبا، است. وسط حیاط موزه حوض پر آب کوچکی زیبایی خاصی به حیاط می بخشد. از در موزه که وارد شوید سمت راست دالانی وجود دارد که موزه از آن جا و با گذر از اتاق نگهبانی شروع می شود.
وقتی وارد سالن شوید ویترینی وجود دارد که وسایل شخصی صبا مانند دفتر یادداشت او و شعرهایی به خط خودش در آن قرار دارد. از دیگر وسایل این موزه می توان به عینک، قلم و دوات، بنچاق قدیمی، کت و شلوار رسمی صبا اشاره کرد. در قسمتی از سالن نیز عکس هایی از دوره های مختلف زندگی صبا گذاشته شده است.
پایان زندگی
ابوالحسن صبا در سال های پایانی عمر خود در خانه کلاس موسیقی برگزار می کرد و به علاقه مندان آموزش می داد. او سرانجام در ۲۹ آذر سال ۱۳۳۶ زمانی که ۵۵ سال داشت، به دلیل نارسایی قلبی در تهران از دنیا رفت. پیکر وی پس از مرگ در گورستان ظهیرالدوله دفن شد. شهریار شاعر معاصر ایرانی که دوستی نزدیکی با ابوالحسن صبا داشت، در هنگام خاکسپاری وی حضور داشت.
طبق وصیت صبا، بعد از مرگش خانه او از طرف دانشکده هنرهای زیبا به موزه تبدیل شد. ویولن، دست نویس ها و نوشته های چاپ شده وی در آن خانه موجود است و علاقه مندان می توانند در آنجا آثار این هنرمند را تماشا کنند.
نادر ابراهیمی (۱۴ فروردین)
هفتمین نفر از لیست افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه کسی است که خود را گیله مرد عاشق می نامد؛ نادر ابراهیمی، نویسنده معاصر. ابراهیمی علاوه بر تالیف کتاب در زمینه های مختلفی چون فیلم سازی، ترانه سرایی، نمایش نامه نویسی، فیلم نامه نویسی و تدریس فعالیت داشته است. از معروفترین و پرفروش ترین کتاب های او در زمینه بزرگسال می توان به «سمفونی مردگان»، «یک عاشقانه آرام»، «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» و «چهل نامه کوتاه به همسرم» اشاره کرد. کتاب سمفونی مردگان ۲۵ بار، کتاب عاشقانه آرام ۲۰ بار، بار دیگری شهری که دوست می داشتم ۲۵ بار و چهل نامه کوتاه به همسرم ۲۱ بار تجدید چاپ شده است.
دوره کودکی و نوجوانی
نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در شهر تهران متولد شد. او از سن ۱۳ سالگی وارد فعالیت های سیاسی شد و بارها به خاطر این موضوع دستگیر و زندانی شد. از سن ۱۶ سالگی هم نوشتن را آغاز کرد.
فعالیت حرفه ای
ابراهیمی پس از اتمام دوره دبیرستان و گرفتن دیپلم ادبیات از دارالفنون، برای تحصیل در رشته حقوق وارد دانشگاه شد. پس از دو سال تحصیل در رشته حقوق به دلیل این که با روحیاتش سازگار نبود، آن را رها کرده و در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرد.
در سال ۱۳۴۲ اولین کتاب خود به نام «خانه ای برای شب» را به انتشار رساند. بعد از آن، آثار زیادی در زمینه های مختلف را به نگارش درآورد که چند اثر او به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است. او یک موسسه به نام «موسسه همگام با کودکان و نوجوانان» را با همکاری همسرش بنیان نهاد. هدف اصلی از ایجاد این موسسه مطالعه و پژوهش در مورد کودکان، رفتار و خلق و خوی آن ها و روش های یادگیری بود. علاوه بر این ها، موسسه در زمینه های متعددی چون نگارش، چاپ و انتشار کتاب، عکاسی و نقاشی فعالیت داشت.
همگام عنوان «ناشر برگزیده آسیا» و «ناشر برگزیده جهان» را در جشنواره آسیایی و جهانی تصویرگری کتاب کودک کسب کرد.
ابراهیمی در زندگی خود به مشاغل و فعالیت های متعددی چون کارگری چاپخانه، کشاورزی، مترجمی، ویراستاری، فیلمسازی، خطاطی و نقاشی پرداخته است. در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» خود شرح کامل زندگی و فعالیت هایش آمده است.
او بیشتر از ۵۰ اثر در زمینه کودک و نوجوان تالیف کرده است. علاوه بر این دو کتاب به نام های «آدم آهنی» و «از پنجره نگاه کن» را در زمینه کودک و نوجوان ترجمه کرده است. ابراهیمی علاوه بر نویسندگی و ترجمه، تصویرگری چند کتاب کودک و نوجوان را انجام داده است. با وجود این که نادر ابراهیمی بیشتر به سبب آثارش در حوزه کودک و نوجوان معروف است، اما در زمینه ادبیات بزرگسال و عاشقانه کتاب های معروفی دارد. از معروفترین آن ها می توان به کتاب «یک عاشقانه آرام» اشاره کرد.
کتاب «آتش بدون دود» از دیگر آثار برجسته وی است. این کتاب ۷ جلد دارد که هر جلد آن دارای داستانی جداگانه است. جلد اول کتاب به نام «گالان و سولماز» داستانی عاشقانه دارد که این عشق به خاطر قوانین دو قبیله ممنوع است. «مردی در تبعید ابدی» از دیگر کتاب های ابراهیمی است که سرگذشت ملاصدرا را بیان می کند.
نادر ابراهیمی علاوه بر فعالیت های مختلف، در زمینه ورزش نیز فعالیت داشته است. او گروه کوهنوردی «ابر مرد» را بنیان نهاد و در توسعه این رشته ورزشی نقش بسزایی داشت.
زندگی شخصی
نادر ابراهیمی با شخصی به نام فرزانه منصوری ازدواج کرد. یکی از بستگان ابراهیمی با فرزانه منصوری فامیل بود و ازدواج آن ها به صورت سنتی بود. آن ها از طریق یک مهمانی خانوادگی با هم آشنا شدند. به گفته فرزانه منصوری، نادر ابراهیمی زمانی که به خواستگاری رفته بود، جوانی خوش قد و بالا، کوهنورد و خوش صحبت بود. نادر ابراهیمی و همسرش از این ازدواج صاحب فرزند دختری به نام هلیا شدند.
پایان زندگی
نادر ابراهیمی سرانجام در ۱۶ خرداد سال ۱۳۸۷ وقتی که ۷۲ سال سن داشت، پس از چندین سال درگیری با بیماری از دنیا رفت.
آثار نادر ابراهیمی
از آثار این نویسنده در زمینه بزرگسال می توان به آرش در قلمرو تردید، مصابا و رویاهای گاجرات، بار دیگر شهری که دوست می داشتم، افسانه ی باران، رونوشت بدون اصل، ابن مشغله، ابوالمشاغل، لوازم نویسندگی، دور ایران در شش ساعت، چهل نامه کوتاه به همسرم، آتش بدون دود، در خطه نام و ننگ، یک صعود باور نکردنی، تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ، مردی در تبعید ابدی، حکایت آن اژدها، صوفیانه ها و عارفانه ها، یک عاشقانه آرام، طراحی حیوانات و … اشاره کرد.
برخی از آثار او در زمینه کودک و نوجوان عبارتند از:
«کلاغ ها، سنجاب ها، دور از خانه، قصه گل های قالی، پهلوان پهلوانان پوریای ولی، جای خالی او، نامه ی فاطمه، پاسخ نامه فاطمه، حکایت کاسه آب خنک، حکایت دو درخت خرما، هفت آموزگار مهربان و… »
مهمترین افتخارات و جوایز
او جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران را در زمینه ادبیات کودکان دریافت کرد. همچنین عنوان «نویسنده برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب» برای داستان «آتش بدون دود» را کسب کرد.
بیژن پاکزاد (۱۵ فروردین)
از سایر افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه می توان از بیژن پاکزاد نام برد. بیژن پاکزاد یکی از چهره های معروف در طراحی پوشاک مردانه، عطر و جواهرات در سطح جهان به شمار می آید. او برای ارائه کارهایش صاحب لوکس ترین و گران قیمت ترین فروشگاه بود که مشتریان خاص خود را داشت. اسامی خریداران در کنار پنجره های فروشگاه فهرست شده بود و در میان این خریداران نام افرادی چون سلطان بن عبدالعزیز، خوان کارلوس پادشاه اسپانیا، هنرپیشگان و بسیاری از ثروتمندان دیده می شد. پاکزاد در طول زندگی حرفه ای خود در نقاط مختلفی چون میلان و فلورانس ایتالیا، مالیبو نیویورک و بورلی هیلز زندگی کرد.
دوره کودکی و نوجوانی
بیژن پاکزاد در ۱۵ فروردین سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. او صاحب یک خانواده ثروتمند و پدری کارخانه دار بود. پدر بیژن در سن مدرسه او را برای تحصیل در رشته طراحی به سوئیس و ایتالیا فرستاد. بیژن پس از تحصیل در سوئیس به فلورانس ایتالیا رفت و ۷ سال در آن جا به طراحی لباس مشغول بود.
فعالیت حرفه ای
بیژن در سال ۱۳۵۲ به آمریکا مهاجرت کرد و بعد از سه سال بوتیک خود را در رودیو درایو بورلی هیلز راه اندازی کرد. این بوتیک پس از گذشت زمان کمی به عنوان «گران ترین فروشگاه جهان» شناخته شد. این فروشگاه به گونه ای بود که برای رفت و آمد به آن باید از قبل نوبت می گرفتند. قیمت اجناس بوتیک در حدی بود که خرید آن برای بسیاری از افراد امکان پذیر نبود.
بیژن پاکزاد لباس های بسیاری را طراحی کرد که برخی از آن ها لباس های چهره های معروفی چون باراک اوباما، جرج دبلیو بوش، رونالد ریگان، آرنولد شوارتزنگر، تام کروز، ولادیمیر پوتین، جان کری، مایکل جردن، شهرام ناظری و… بود. او علاوه بر طراحی پوشاک در زمینه طراحی عطر نیز موفق بود. عطرهای تولید شده توسط او دارای رایحه ای دلپذیر با طراحی بسیار زیبای شیشه هستند.
پاکزاد در سال ۱۹۸۸ پس از بررسی های فراوان عطر مردانه بیژن را تولید کرد. این عطر جایزه اسکار نیویورک را به عنوان بهترین عطر دریافت کرد. پاکزاد برای تولید این عطر با زنان بسیاری مصاحبه کرد تا بداند چه بویی را برای مردان می پسندند. بیژن پس از تولید عطرهای مردانه عطرهای زنانه نیز تولید کرد. پاکزاد علت موفقیت خود در زمینه تولید عطر را علاقه و تخصصش در زمینه شیمی می دانست.
معروفترین عطر بیژن عطر دی ان ای است که از اول اسم سه فرزند وی به نام های دانیل، نیکلاس و الکساندر گرفته شده است. تخصص بیژن پاکزاد به طراحی پوشاک و عطر منتهی نمی شود. او علاوه بر این ها، در زمینه طراحی جواهرات و طراحی داخلی اتومبیل های لوکس نیز شهرت داشت.
زندگی شخصی
بیژن پاکزاد در طول زندگی خود دوبار ازدواج کرد. همسر اول او سیگی نام داشت و از ازدواج با او صاحب یک دختر به نام دانیلا شد. دانیلا اکنون به عنوان یکی از طراحان معروف لباس زنانه آمریکا فعالیت می کند. همسر دوم او تریسی هایاکاوا نام داشت. او از این ازدواج صاحب دختری به نام الکساندرا و پسری به نام نیکولاس شد. این دو نیز راه پدر را دنبال کردند.
فرزند اول وی دانیلا پاکزاد از سال ۱۹۸۴ مدیر هنری پدر خود شد. او استعداد و مهارت زیادی در طراحی گرافیک، بسته بندی و طراحی داخلی دارد. فرزند دیگر بیژن به نام نیکولاس از سال ۲۰۰۸ مدیر مالی برند بیژن بوده است و از اعضای مهم این برند به شمار می آید.
بیژن پاکزاد در کاخ مجللی در بورلی هیلز سکونت داشت، اما همزمان با این کاخ صاحب خانه هایی باشکوه در نیویورک، مالیبو، میلان و فلورانس نیز بود. پاکزاد علاوه بر خانه های مجلل، خودرو های گران قیمتی چون بنتلی آزور زرد رنگ، مرسدس بنز اس ال آر مک لارن مشکی، فراری اف ۴۳۰ زرد رنگ، رولز رویس فانتوم کوپه زرد رنگ و بوگاتی ویرون و … از جمله دارایی های بیژن بود.
حقایقی درباره بیژن پاکزاد
- در سال ۱۹۸۲ به دلیل موفقیت در حرفه و کسب و کار، جایزه شهروندی افتخاری شهر دالاس تگزاس را دریافت کرد.
- در سال ۱۹۸۹ مجله ونیتی فیر (Vanity Fair) نام بیژن را در لیست شیک پوشان جهان قرار داد.
- پاکزاد برای تولید یکی از عطرهای خود با مایکل جردن همکاری کرد که در سال ۱۹۹۹ این عطر نامزد دریافت جایزه بنیاد عطر شد.
- در سال ۲۰۰۷ مدرک دکترای افتخاری در رشته علوم و هنر را از دانشگاه لیبرتی کالیفرنیا دریافت کرد.
- در سال ۲۰۱۰ برند خودرو سازی رولز رویس از همکاری با بیژن پاکزاد خبر داد.
- ۸ مه سال ۲۰۱۰ به عنوان روز بیژن در شهر بورلی هیلز نامگذاری شد.
- در سال ۲۰۱۲ فرماندار بورلی هیلز کلید افتخاری شهر بورلی هیلز را به بیژن پاکزاد اهدا کرد.
- در سال ۲۰۱۲ دانشگاه آکسفورد جایزه کار آفرین برتر را به بیژن پاکزاد اهدا کرد.
- در حال حاضر ۱۴ رایحه از عطرهای زنانه و مردانه بیژن در بازار وجود دارد.
پایان زندگی
بیژن پاکزاد در ۱۴ آوریل ۲۰۱۱ در اثر سکته مغزی در بیمارستانی در لس آنجلس بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. او دو روز پس از عمل جراحی در سن ۶۷ سالگی درگذشت. پس از مرگ وی مراسم بزرگداشت او در دانشگاه کالیفرنیا لس آنجلس برگزار شد. در این مراسم ۷۰۰ مهمان اختصاصی و ۱۲۰۰ مهمان عادی حضور داشتند. جرج بوش، یکی از رئیس جمهورهای پیشین آمریکا، به مناسبت مرگ بیژن پاکزاد پیامی ارسال کرده بود که در مراسم توسط فرزند بیژن یعنی نیکولاس پاکزاد خوانده شد.
نوید محمدزاده (۱۷ فروردین)
نهمین نفر از لیست افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه نوید محمدزاده است. نوید محمدزاده بازیگر سینما و تلویزیون در ۱۷ فروردین ۱۳۶۵ در ایلام متولد شد. او دارای یک خانواده پر جمعیت با ۱۲ فرزند است و نوید فرزند آخر خانواده است. او هم اکنون دارای خواهر زاده ها و برادرزاده های متعددی است؛ به نحوی که جمعیت خانواده آن ها به ۱۰۰ نفر می رسد.
فعالیت حرفه ای
نوید محمدزاده در رشته عمران تحصیل کرده و دارای مدرک فوق دیپلم است. او از سال ۱۳۸۲ فعالیت خود را آغاز کرد و در کلاس های بازیگری موسسه هنر هفت شرکت کرد. در این موسسه زیر نظر اساتیدی چون مهتاب نصیر پور، محمد یعقوبی، علی سلیمانی و علی قنبری آموزش دید.
محمدزاده تا سال ۱۳۸۶ فعالیت حرفه ای نداشت تا این که در این سال در فیلم «در میان ابرها» به کارگردانی روح الله حجازی ایفای نقش کرد. پس از آن در جشنواره استانی تئاتر تهران و جشنواره یازدهم تئاتر دانشگاهی جوایزی را کسب کرد. در سال ۱۳۸۷ در نمایش «ماه در آب» نوشته باقری وارد تئاتر حرفه ای شد. با بازی در این نمایش جایزه بازیگری مرد را در جشنواره استانی تهران به دست آورد.
همچنین گفتنی است نوید محمد زاده که با هنرنمایی در فیلم «من عصبانی نیستم» درخشیده بود، به عنوان نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد انتخاب شد، اما به دلایلی این جایزه او تعلق نگرفت و سهم رضا عطاران شد. با این حال بازی بسیار زیبای او در فیلم «ابد و یک روز» او را برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر کرد.
فیلم «ابد و یک روز» در سال ۱۳۹۴ به نویسندگی و کارگردانی سعید روستایی و تهیه کنندگی سعید ملکان ساخته شد. این فیلم توانست ۹ سیمرغ بلورین را در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد. از دیگر فیلم هایی که این بازیگر در آن نقش بازی کرد فیلم «لانتوری» بود. این فیلم در جشنواره بین المللی برلین به نمایش درآمد، اما موفق به کسب جایزه نشد.
بعد از بازی در چندین فیلم سینمایی نوید محمدزاده با بازی در سریال «قورباغه» اولین بار بازی در شبکه نمایش خانگی را تجربه کرد. کارگردان این فیلم هومن سیدی و بازیگران آن علاوه بر نوید محمدزاده، صابر ابر، سحر دولتشاهی، فرشته حسینی، هومن سیدی و … بودند.
علاوه بر فیلم هایی که به آن ها اشاره شد، برخی از مهمترین آثار نوید محمد زاده، خشم و هیاهو(۱۳۹۴)، بدون تاریخ بدون امضا (۱۳۹۵)، مغزهای کوچک زنگ زده (۱۳۹۶)، متری شیش و نیم (۱۳۹۷)، سرخپوست (۱۳۹۷)، تفریق (۱۳۹۹) و… هستند.
سبک پوشش نوید محمدزاده
نوید محمد زاده از بازیگران خوب سینما و تلویزیون در کنار بازی های نمایشی که او را به شهرت رسانده است سبک پوشش خاصی دارد که حاشیه های زیادی را برای او فراهم کرده است. او علاقه بسیاری به استایل کژوال و راحت دارد، به همین دلیل اکثر اوقات با این نوع پوشش دیده می شود.
نوید محمدزاده پس از بازی در فیلم ناهید، برای این فیلم در جشنواره فیلم کن حضور پیدا کرد. نوع پوشش این بازیگر در جشنواره واکنش های زیادی از طرف مردم علیه او برانگیخت. او در این جشنواره در کنار پژمان بازغی حضور داشت. در حالی که در شبکه های اجتماعی از پوشش رسمی بازغی تمجید می شد، پوشش نوید محمدزاده مورد انتقاد بسیار قرارگرفت.
حقایقی درباره نوید محمد زاده
- او علاقه زیادی به فوتبال داشت؛ به طوری که در نوجوانی قصد داشت فوتبالیست شود، اما با دیدن فیلم سوته دلان با کارگردانی علی حاتمی و بازی بهروز وثوقی مسیر زندگی او عوض شد. دیدن فیلم سوته دلان به قدری روی نوید محمدزاده تاثیر داشت که باعث شد او وارد دنیای هنر شود.
- نوید محمدزاده یکی از هواداران متعصب استقلال است.
- او به همراه علی دایی چند میلیارد تومان برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه جمع آوری کردند.
مهران مدیری (۱۸ فروردین)
دهمین نفر از لیست افراد موفق ایرانی متولد فروردین ماه مهران مدیری است. مهران مدیری، چهره سرشناس سینما و تلویزیون، در ۱۸ فروردین سال ۱۳۴۶ متولد شد. او در سال ۲۰۰۹ از طرف مجله نیوزویک به عنوان بیستمین مرد قدرتمند ایران معرفی شد و در سال ۲۰۱۱ از طرف دانشگاه امریکن لیبرتی موفق به کسب مدرک دکتری افتخاری شد. از معروفترین آثار او می توان به سریال های «ساعت خوش»، «پاورچین»، «شب های برره»، «مرد هزار چهره»، «قهوه تلخ» و «دورهمی» اشاره کرد. مدیری علاوه بر کارگردانی، مجری گری و بازیگری در زمینه موسیقی نیز فعالیت دارد. تیتراژ پایانی برنامه دورهمی و سریال شب های برره و قهوه تلخ را خود خوانده است.
فعالیت حرفه ای
مهران مدیری در سن ۱۶ سالگی به تئاتر روی آورد و تصمیم داشت در همین زمینه در دانشگاه به تحصیل بپردازد، اما به علت حضور در جبهه موفق نشد تحصیلات خود را ادامه دهد. وقتی جنگ به اتمام رسید او به گویندگی در رادیو پرداخت و همزمان با آن تئاتر بازی می کرد. در سال ۱۳۷۱ درسریال های «مشت های کوچک»، «حکایت ها» و «پندها و اندرزها» ایفای نقش کرد.
سال ۱۳۷۲ با سریال تلویزیونی «نوروز ۷۲» وارد کار کمدی شد. همچنین در همین سال بود که وارد عرصه کارگردانی شد و «پرواز ۵۷» را ساخت. در سال ۱۳۷۳ مجموعه «ساعت خوش» را کارگردانی کرد. در فیلم «ساعت خوش» بازیگران معروفی چون رضا شفیعی جم، نادر سلیمانی، ارژنگ امیرفضلی، رضا عطاران، حمید لولایی، نصرالله رادش و سعید آقاخانی حضور داشتند.
مدیری پس از فیلم «ساعت خوش» در سال ۱۳۷۴ سریال «سال خوش» را ساخت. پس از این فیلم او به مدت دو سال از تلویزیون دور بود تا این که در سال ۱۳۷۶ به عنوان بازیگر در سریال «نوروز ۷۶» به تلویزیون بازگشت. سال بعد، سریال «پاورچین» را ساخت که دارای ۱۳۰ قسمت بود. ماجرای این سریال مربوط به زندگی ۳ زوج جوان بود. پس از سریال «پاورچین» که بسیار مورد توجه قرار گرفت مدیری به سراغ ساخت «نقطه چین» رفت.
در سال ۱۳۸۴ سریال«جایزه بزرگ» را با تیم بازیگری خود ساخت. در همین سال مهران مدیری سریال شب های برره را جلوی دوربین برد. اگرچه این سریال قرار بود ۱۳۵ قسمت باشد، اما در ۹۲ قسمت به پایان رسید. موضوع سریال «شب های برره» در ارتباط با روزنامه نگاری به نام کیانوش استقرارزاده است که پس از تبعید سر از روستای برره در می آورد. در این روستا رفتارها و آداب عجیب مردم کیانوش را به تعجب وا می داشت. در واقع سبک زندگی این مردم اشاره ای به مسائل و آداب و رسوم مردم ایران در دهه های گذشته بود. این سریال به صورت یک دنیای جداگانه بود که زبان، فرهنگ و پول آن خاص خود آن جا بود. سریال «شب های برره» آن قدر در میان مردم نفوذ کرده بود که افراد بسیاری تا مدت ها اصطلاحات و عبارات این سریال را تکرار می کردند.
سال ۱۳۸۸ مدیری سریال جدید خود به نام «قهوه تلخ» را جلوی دوربین برد که این بار از شبکه نمایش خانگی پخش می شد. داستان این سریال درباره شخصی به نام نیما زند کریمی یک دکتر تاریخ شناس بود که با نوشیدن قهوه به گذشته باز می گردد. در این سریال هم مانند «شب های برره» به مسائل اجتماعی اشاره شده است. سریال «قهوه تلخ» دارای ۱۰۲ قسمت بود که ۶ قسمت آخر آن به دلایل نامعلوم پخش نشد.
مدیری پس از «قهوه تلخ» سریال های «ویلای من» و «شوخی کردم» را کارگردانی کرد. بعد این سریال ها در سال ۱۳۹۳ سریال «در حاشیه» را جلوی دوربین برد و بعد از اتمام آن به برنامه «دورهمی» پرداخت. این برنامه با اجرای مهران مدیری به یکی از موفق ترین و پربیننده ترین برنامه های تلویزیون تبدیل شد.
زندگی شخصی
مهران مدیری در خانواده ای پر جمعیت متولد شد. او آخرین فرزند خانواده و دارای سه برادر بزرگتر از خود است. او پس از ازدواج صاحب دو فرزند به نام شهرزاد و فرهاد شد. فرهاد پسر وی که در هنرستان موسیقی خوانده بود برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته است. همسر مهران مدیری نیز در رشته هنری تحصیل کرده و اکنون خانه دار است.
برخی از آثار مهران مدیری
تئاتر: خرگوش، شوخی، پلنگ نادان، یک طنز و یک غم آوا، تلگراف، ساعت عمو اسکندر، آرسنال، پانسیون، سیمرغ، هملت، کیسه بوکس
تلویزیون: مشت های کوچک، پندها و اندرزها، حکایت ها، نوروز ۷۲، باغ گیلاس، پرواز ۵۷، سال خوش، ساعت خوش، دردسر والدین، پاورچین، نقطه چین، جایزه بزرگ، شب های برره، باغ مظفر، مرد هزار چهره، مرد دو هزار چهره، در حاشیه، برنامه دورهمی و …
شبکه نمایش خانگی: گنج مظفر، بمب خنده، قهوه تلخ، قلب یخی، ویلای من، شوخی کردم و عطسه
سینما: دیگه چه خبر، دیدار، توکیو بدون توقف، همیشه پای یک زن در میان است، دایره زندگی، پل چوبی و…
موسیقی: خوانندگی تیتراژ سریال مهر و ماه، خوانندگی تیتراژ سریال شب های برره، خوانندگی تیتراژ باغ مظفر، خوانندگی تیتراژ سریال قهوه تلخ، خوانندگی تیتراژ برنامه دورهمی و…
افتخارات و جوایز
- نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» در سال ۱۳۸۶
- تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیون برای مجموعه های «مرد دو هزار چهره» و «قهوه تلخ» در سال ۱۳۹۰
- تندیس حافظ بهترین چهره تلویزیونی برای برنامه «دورهمی» در سال ۱۳۹۰
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله افراد خارجی موفق متولد فروردین را نیز مطالعه کنید.