راهنمای مطالعه [مخفی کردن]
- رمان سلوک از محمود دولت آبادی
- رمان یک عاشقانه آرام از نادر ابراهیمی
- بار دیگر شهری که دوست می داشتم از نادر ابراهیمی
- من او از رضا امیرخانی
- دالان بهشت از نازی صفوی
- چشم هایش از بزرگ علوی
- شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی
- کافه اردیبهشت از سارا خالوغلی
- پستچی از چیستا یثربی
- قهوه سرد آقای نویسنده از روزبه معین
- بامداد خمار از فتانه حاج سید جوادی
- هم خونه از مریم ریاحی
- اجازه می فرمایید گاهی خواب شما را ببینم از محمد صلاح عطاء
ممکن است انتخاب کتاب جذابی که ارزش خواندن داشته باشد در اغلب موارد کار دشواری باشد؛ مخصوصا که در سال های اخیر به تعداد نویسنده ها و کتاب های چاپ شده نیز اضافه شده است. اگر از طرفداران کتاب های عاشقانه ایرانی هم باشید، کار برای شما دشوارتر خواهد بود. با توجه به همین موضوع تصمیم گرفتیم تا در این مطلب به معرفی کتاب های عاشقانه ایرانی بپردازیم. اگر شما نیز به دنبال انتخاب یک کتاب برای مطالعه در روزهای آتی هستید و تمایل دارید که فضایی عاشقانه داشته باشد، در ادامه با پاسخ از ما همراه باشید.
رمان سلوک از محمود دولت آبادی
درباره نویسنده
محمود دولت آبادی نویسنده کتاب سلوک در سال ۱۳۱۹ در سبزوار متولد شد. او پس از طی کردن تحصیلات مقدماتی در سبزوار به مشهد رفت و در آن جا با سینما و هنر نمایش آشنا شد.کتاب های جای خالی سلوچ، سلوک و کلیدر از شناخته شده ترین آثار او هستند. نگارش چندین نمایشنامه و فیلمنامه از دیگر کارهای اوست. از روی تعدادی از آثار او فیلم های سینمایی ساخته شده است. وی در دهه ۱۳۵۰ به دلایل سیاسی بازداشت شد و پس از همین اتفاق بود که نگارش کتاب کلیدر را آغاز کرد. رمان ده جلدی کلیدر بلندترین و مشهور ترین اثر اوست.
درباره کتاب
کتاب سلوک یکی از کتاب های عاشقانه ایرانی است که در سال ۱۳۸۳ به چاپ اولیه رسید و در ۲۱۰ صفحه ماجرایی عاشقانه، جذاب و گیرا را به تصویر می کشد. ماجرای کتاب از دید چند شخصیت بررسی می شود. قسمتی از کتاب توسط شخصیت قیس روایت می شود و مهتاب و دانای کل روایتگر قسمت های دیگر این کتاب هستند. این روایت های گوناگون و بررسی ذهنیات هر شخص رنگ دیگری به داستان بخشیده است.
نثر کتاب دارای نوعی پیچیدگی خاص است که گاهی لازم می شود خواننده به صفحات قبل بازگردد و مجددا کتاب را مطالعه کند تا منظور نویسنده را راحت تر درک کند. درون این ویژگی پیچیده بودنِ کتاب جذابیتی نهفته است که خواننده را به تفکر وا می دارد و درگیر می کند تا مقصود اصلی نویسنده را دریابد. شاید با هر بار خواندن این کتاب نکات تازه ای را کشف کنید که با یک مرتبه خواندن متوجه آن نشده باشید.
موضوع کتاب
داستان کتاب ماجرای شخص میانسالی به نام قیس است که با دختری به نام مهتاب که ۱۷ سال از او کوچکتر است آشنا می شود. این آشنایی مقدمه ای برای شکل گیری عشقی ده ساله بین آن ها می شود. عشق پر تلاطم قیس حسادت اطرافیان از جمله خواهران مهتاب را بر می انگیزد و مهتاب را درگیر این عشق می کند.
قیس با افکار سنتی درصدد تصاحب مهتاب است و دوست دارد مهتاب بر طبق خواست و اراده او رفتار کند. بعد از گذشت ده سال که مهتاب عمر خود را به پای این عشق گذاشته به جایی می رسد که تصمیم می گیرد قیس را ترک کند. بعد از این اتفاق است که هذیان گویی های قیس شروع می شود و نویسنده به بهترین و زیباترین شکل این هذیان ها را بیان می کند.
بخشی از کتاب
در باور عشق و شناخت حقیقت آن، مرد ممکن است فریب بخورد؛ اما زن… زن حقیقت عشق را زود تشخیص می دهد با حس نیرومند زنی، اگر دبّه درمی آورد از آن است که عشق هم برایش کافی نیست، او بیش از عشق می طلبد، جان تو را.
رمان یک عاشقانه آرام از نادر ابراهیمی
درباره نویسنده
نادر ابراهیمی نویسنده کتاب یک عاشقانه آرام در سال ۱۳۱۵ در تهران متولد شد. پدر وی عطا الملک ابراهیمی، فرزند آجودان حضور از نوادگان ابراهیم خان ظهیرالدوله حاکم نامدار کرمان در عهد قاجار بود. نادر ابراهیمی پس از پایان تحصیلات مقدماتی وارد دانشکده حقوق شد، اما پس از دو سال آن را رها کرد. وی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به تحصیل پرداخت و لیسانس گرفت.
در سن ۱۳ سالگی وارد صحنه سیاست شد و به همین خاطر بارها دستگیر گردیده و مورد بازجویی قرار گرفت. از سن ۱۶ سالگی شروع به نوشتن کرد. معروف ترین آثار او یک عاشقانه آرام، بار دیگر شهری که دوست می داشتم، چهل نامه کوتاه به همسرم، مردی در تبعید ابدی و آتش بدون دود است. وی نویسندگی و کارگردانی چند فیلم سینمایی، مستند و مجموعه تلویزیونی را نیز برعهده داشته است. در زمینه ادبیات کودکان نیز موفق به دریافت جایزه نخست براتیسلاوا و جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو گردید.
درباره کتاب
کتاب یک عاشقانه آرام در سال ۱۳۷۴ توسط انتشارات روزبهان در سه فصل به چاپ رسید. «پیش از آن واقعه بزرگ، در قلب آن واقعه، آن سوی واقعه» از فصل های این کتاب هستند. این کتاب ۲۴۰ صفحه دارد، بعد از گذشت سال ها هم چنان منتشر می شود و بیش از ۲۵ بار تجدید چاپ شده است. داستان کتاب در مورد گفتگوی زن و شوهری است که با وجود سختی ها و مشکلات نمی خواهند اجازه بدهند که عشق بین آن ها اسیر روزمرگی ها شود.
برخی معتقدند زندگی شخصیت اصلی داستان برگرفته از ماجراها و اتفاقات زندگی خود نویسنده است. از جمله نقاط قوت کتاب نحوه بیان زیبای نویسنده است. جملات و دیالوگ های جالب کتاب می تواند حال خوبی را به نویسنده انتقال دهد؛ قطعات ادبی زیبا و حکیمانه ای که خواننده را به اندیشه فرو می برد. شاید مطالعه این ماجرای عاشقانه آرام در گذرگاه دشواری های زندگی مناسب احوال کسانی باشد که در آغاز راه عاشقی هستند.
موضوع کتاب
شخصیت اصلی داستان معلمی از خطه گیلان است. گیله مرد در کنار تدریس ادبیات به فعالیت های سیاسی می پردازد. او در یکی از سفرهایش عاشق دختری آذری و سیاسی مسلک به نام عسل می شود و با او ازدواج می کند. سختی های بسیاری بر سر راه این زوج جوان قرار می گیرد. تبعید گیله مرد، زندانی شدنش، سقط فرزند همه و همه دست به دست هم می دهند تا زندگی را برای این زوج دشوار سازند، اما این سختی ها ذره ای از عشق این زوج نمی کاهد و موانع و مشکلات زندگی عشق و علاقه آن ها را کم رنگ و تبدیل به روزمرگی نمی کند. آری در این کتاب می آموزیم که چگونه زوجی با دو فرهنگ متفاوت با صبوری و متانت ناهمواری های زندگی را برای خود هموار می سازند.
بخشی از کتاب
مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود! مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه، به عادت آب دادن گل های باغچه تبدیل شود! عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنی است که خود پیوسته، خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن! تازگی ذات عشق است، و طراوت، بافت عشق! چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان «عشق» بماند؟
بار دیگر شهری که دوست می داشتم از نادر ابراهیمی
درباره نویسنده
نادر ابراهیمی نویسنده رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» در سال ۱۳۱۵ در تهران متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات مقدماتی در رشته حقوق به تحصیل پرداخت، ولی تا نیمه آن را رها کرد. پس از آن در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تا مقطع کارشناسی به تحصیل ادامه داد.
او در زمینه های ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات بزرگسال، نگارش فیلمنامه، ترجمه کتاب و نمایشنامه نویسی فعالیت کرده است. بیش از ۹۰ کتاب را به نگارش درآورد که از معروفترین آن ها می توان به کتاب های «یک عاشقانه آرام»، «چهل نامه کوتاه به همسرم» و «بار دیگری شهری که دوست می داشتم» اشاره کرد.
درباره کتاب
کتاب «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» یکی از بهترین کتاب های عاشقانه ایرانی است که در سال ۱۳۴۵ توسط انتشارات روزبهان در ۱۱۰ صفحه به چاپ اولیه رسید. این کتاب داستان عشقی را به تصویر می کشد که با سختی های زیادی مواجه شده است و نویسنده حین توصیف این رابطه عاشقانه از مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگ عامه نیز پرده بر می دارد؛ فرهنگی که با گذشت سال ها هنوز بر عقاید و باورهای پوسیده خود باقی مانده است.
این کتاب شامل ۳ قسمت مجزای «باران رویای پائیز»، «پنج نامه از ساحل چمخانه به ستاره آباد»، «پایان باران رویا» می شود. ماجراهای کتاب زمان گذشته و حال را در هم می آمیزد و برای تشخیص تغییر زمان فونت کتاب در قسمت های مختلف عوض می شود. از جذابیت های فوق العاده این کتاب قلم زیبای نادر ابراهیمی است. این قلم شاعرانه و موزون اوست که او را از سایر نویسندگان متفاوت کرده است. قدرت بالای کلمات و تاثیر گذاری آن ها خواننده را با اثری پر مایه مواجه می کند که شبیه آثار دیگر نیست.
یک نکته جالب این کتاب نام شخصیت دختر این کتاب هلیا است. هلیا نامی است که توسط نویسنده همین کتاب یعنی نادر ابراهیمی برای اولین بار در ایران در کتاب «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» به کار برده شده است و پس از انتشار این کتاب در میان مردم رواج پیدا کرد و گفته می شود ۱۷۴۹۹ بار این اسم در سازمان ثبت و احوال ثبت شده است. همسر ابراهیمی در خصوص استفاده نادر ابراهیمی از اسم هلیا می گوید که او این اسم را با حروف به هم ریخته کلمه «الهی» خلق کرده است.
موضوع کتاب
داستان کتاب از عشق پسر یک کشاورز که خود راوی داستان است به هلیا دختر خان شروع می شود. این دو که بسیار دلباخته هم می شوند تصمیم به ازدواج می گیرند، اما به دلیل اختلافات طبقاتی خانواده دختر به این ازدواج رضایت نمی دهند و بنای مخالفت پیشه می کنند. این دو جوان که شیفته یکدیگر بودند و نمی توانستند جدایی را تحمل کنند، به شهر چمخانه می گریزند و در آنجا زندگی خود را آغاز می کنند. هلیا هم که تاب و تحمل سختی های پیش آمده را ندارد، این بار سعی می کند منطقی عمل کند. او خانه پدری را ترجیح می دهد و به زادگاهش باز می گردد. پسر کشاورز که تسلیم نشده بود در آنجا می ماند.
سرانجام مرد داستان پس از گذشت ۱۱ سال به شهر و دیارش باز می گردد؛ به شهری که زمانی دوستش می داشت و کودکی اش را در آن سپری کرده بود. او می گوید هیچ عشقی ابدی تر از عشق به خاک نیست. او بر می گردد، اما سختی های روزگار دست از سر او بر نمی دارند.
بخشی از کتاب
بخواب هلیا، دیر است. دود دیدگانت را آزار میدهد. دیگر نگاه هیچکس بُخارِ پنجرهات را پاک نخواهد کرد. دیگر هیچکس از خیابان خالیِ کنارِ خانه تو نخواهد گذشت. چشمان تو چه دارد که به شب بگوید؟ سگ ها رویای عابری را که از آن سوی باغ های نارنج میگذرد پاره میکنند. شب از من خالیست هلیا…
من او از رضا امیرخانی
درباره نویسنده
رضا امیر خانی نویسنده و منتقد خوش ذوق و جوان ایرانی است که در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شده است. این نویسنده آثار بسیار درخشانی در کارنامه خود دارد که کتاب «من او» نسبت به سایر آثار وی بسیار بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. اگر چه اغلب افراد امیرخانی را به عنوان نویسنده ای موفق می شناسند، اما نکته قابل توجه در مورد وی این است که او لقب جوان ترین خلبان ایران در سال ۱۳۷۱ را به خود اختصاص داده است.
درباره کتاب
رمان «من او» یک رمان اصیل ایرانی است که خواندن آن به تمام افراد اهل کتاب توصیه می شود. این کتاب در سال ۱۳۷۸ منتشر شد و برنده جایزه بیست سال ادبیات داستانی ایران شد. مهم ترین ویژگی این کتاب داشتن ساختاری نو و بدیع است که جرقه ای بسیار مهم در فضای راکد سال های دهه هفتاد به شمار می رود. این کتاب به خوبی توانسته است عرفان ایرانی را با فرهنگ عام مردم بیامیزد و روابط خانوادگی اصیل را به نمایش درآورد.
موضوع کتاب
کتاب «من او» ماجرای عاشقانه مردی به نام علی فتاح از خانواده های ثروتمند و اصیل دوران پهلوی است. علی فتاح عاشق دختر خدمتکار خانواده به نام مهتاب می شود، اما نقطه عطف داستان در آن جایی است که علی به دنبال یافتن عشق پاک است. علی مهتاب را فقط برای خودش می خواهد و همین است که این عشق زمینی را با موضوعات فرا زمینی در هم می آمیزد.
اگر چه محوریت این کتاب بیان داستانی عاشقانه است، اما در خلال داستان نویسنده به موضوعات دیگری نیز پرداخته است؛ به عنوان مثال به بهترین شکل ممکن سیاست کشف حجاب را نقد می کند و به شرح مشکلاتی می پردازد که برای خانواده های مذهبی به وجود آمده است. تم عاشقانه این کتاب همچون عشق های اساطیری پایان می پذیرد و یک غافلگیری جالب برای خوانندگان دارد.
بخشی از کتاب
مملکت ما از دیار کفر پلیدتر است! دست کم در کفرستان به قاعده ای آزادی هست که هر کسی آن طور که خواست زندگی کند، اما این جا اجبار است که آن طور که دیگران می خواهند زندگی کنیم!
دالان بهشت از نازی صفوی
درباره نویسنده
نازی صفوی نویسنده کتاب دالان بهشت در سال ۱۳۴۶ در تهران متولد شده است. او چندان به اصول و قواعد نویسندگی پایبند نیست و می گوید ادعایی در زمینه نویسندگی ندارد و بر حسب حس و علاقه می نویسد. دالان بهشت اولین کتاب این نویسنده است و کتاب های «برزخ اما بهشت» و رمان «تا بهشت راهی نیست» از دیگر آثار معروف او می باشد.
درباره کتاب
کتاب دالان بهشت از بهترین کتاب های عاشقانه ایرانی که در سال ۱۳۷۸ منتشر شد، سومین رمان پر فروش ۱۴ سال اخیر است. کتاب شامل ۴۴۸ صفحه است و بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ شده است. کتاب به زبان انگلیسی ترجمه شده و در ایالات متحده به چاپ رسیده است. شاید یکی از دلایل پر فروش بودن دالان بهشت همان موضوع کتاب است که خیلی از زندگی واقعی بسیاری از جوانان دور نیست. این کتاب می تواند درسی برای بسیاری از دخترانی باشد که درک درستی از موضوع ازدواج ندارند. دالان بهشت فراز و فرود یک ازدواج و مسائل پس از آن است. یک ویژگی دیگر کتاب که باعث شده خواننده ارتباط خوبی با آن برقرار کند، بیان ساده و روان این کتاب است. راوی این کتاب مهناز، شخصیت اصلی داستان، است.
موضوع کتاب
داستان کتاب در مورد دختری به نام مهناز است که در خانواده ای مذهبی و نسبتا مرفه بزرگ شده است. زمانی که مهناز تنها ۱۷ سال دارد، پسر همسایه آن ها به نام محمد به او علاقه زیادی پیدا می کند و از او خواستگاری می کند. مهناز که سن زیادی ندارد بدون داشتن هیچگونه آمادگی و درکی از زندگی زناشویی وارد زندگی مشترک با محمد می شود. بعد از گذشت دوران شیرین اولیه، رفتارهای نامناسب و دور از آگاهی مهناز باعث بروز مشکلاتی در زندگی آن ها می شود. محمد که شخصیتی پخته و جا افتاده دارد، نسبت به رفتارهای مهناز منطقی برخورد می کند، اما تکرار رفتارهای مهناز سرانجام باعث طلاق این زوج می شود. محمد پس از طلاق به خارج از کشور مهاجرت می کند. مهناز در غیاب محمد به تمامی رفتارهای اشتباه خود در زندگی با او فکر می کند و سعی می کند از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و برای رشد شخصیت خود تلاش کند.
نقد کتاب
در کنار نظرات مثبتی که در ارتباط با کتاب وجود دارد، برخی نگاهی انتقادی نسبت به آن دارند. منتقدان موضوع طلاق شخصیت ها را برگرفته از نظریات روانشناسی و تربیتی نمی دانند. آن ها این موضوع را صرفا نظر شخصی نویسنده قلمداد می کنند و به همین خاطر آن را یک اثر تربیتی نمی دانند. انتقاد دیگر نسبت به کتاب ارائه تصویری وابسته از زن در خانواده ایرانی است که بدون وجود یک مرد هویت و استقلالی از خود ندارد.
بخشی از کتاب
وقتی آدم از درون راضی و خوشحال است، وقتی قلبش گرم و دلش شاد است، احساس می کند همه چیز زیباست و همه خوشبختند. برعکس، مواقعی که از درون تکیده، غمگین و درمانده است، قشنگ ترین منظره های دنیا هم برایش تیره و تار است و رنگ غم دارد، چرا که خودش دلش گرفته و فکر می کند همه غمگینند. این هم یکی از اشتباه های همیشگی بشر است که همه چیز را قیاس به نفس می کند.
چشم هایش از بزرگ علوی
درباره نویسنده
بزرگ علوی در بهمن ماه سال۱۲۸۲ در شهر تهران در خانواده ای سیاسی و روشنفکر متولد شد. پدر بزرگ وی از اولین نمایندگان ورودی به مجلس و مادرش نوه آیت الله طباطبایی بود. او در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. پس از پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت و به عنوان سردبیر مجله پیام نو کار خود را آغاز کرد. وی که مبارزی سیاسی و مدافع حقوق افراد ضعیف و زحمتکش جامعه بود، به دلیل فعالیت هایش از کار برکنار شد.
سید مجتبی آقا بزرگِ علوی مشهور به بزرگ علوی نویسنده واقع گرا، سیاست مدار چپ گرا، روزنامه نگار و استاد زبان فارسی در دانشگاه هومبولت آلمان بود. از بزرگترین آثار او می توان به کتاب گیله مرد، ورق پاره های زندان و چشم هایش اشاره کرد. بزرگ علوی را به همراه صادق هدایت و صادق چوبک از پدران داستان نویسی نوین ایرانی می دانند.
درباره کتاب
کتاب چشم هایش یکی از محبوب ترین کتاب های عاشقانه ایرانی است که در سال ۱۳۵۷ به چاپ اولیه رسید. این کتاب در ۲۷۲ صفحه داستانی روایت گونه را بیان کرده است. داستان کتاب چشم هایش از زبان شخصیتی به نام ناظم عنوان می شود و خاطراتی از زبان شخصیتی به نام فرنگیس نیز در آن تعریف می شود. کتاب از یک طرف بیانگر عواطف و احساسات عاشقانه است و از طرفی دوره رضا شاه و مبارزه علیه خودکامگی را نشان می دهد. با انتشار این کتاب بود که بزرگ علوی در زمره نویسندگان سرشناس جای گرفت. این کتاب به زبان های عربی، کردی و هورامی ترجمه شده است.
کتاب چشم هایش چنان در توصیف ماجراها و افراد چیره دستی به خرج می دهد که خواننده به خوبی می تواند شخصیت ها و ماجراها را در ذهن مجسم کند. اگر اهل مطالعه رمان های ادبی باشید جای کتاب چشم هایش در کتابخانه شما خالیست.
موضوع کتاب
تمرکز اصلی این کتاب بر روی شخصی به نام استاد ماکان، نقاش بزرگ و مبارز سیاسی، می باشد که علیه دیکتاتوری در زمان رضا شاه مبارزه می کند. راوی این داستان ناظم مدرسه و مسئول نمایشگاهی است که آثار استاد ماکان در آن نگهداری می شود. موضوعی که تمام زندگی ناظم را درگیر خود کرده است تلاش برای دستیابی به علت مرگ استاد ماکان است.
ناظم سعی می کند از هر سرنخی برای کشف ماجرای مرگ استاد استفاده کند و چیزی که در این باره توجه زیاد او را به خود جلب نموده، یکی از نقاشی های استاد به نام «چشم هایش» است. ناظم در صدد است که داستان این چشم ها و ارتباطش با استاد را دریابد. روزهای زندگیش را درصدد پیدا کردن صاحب این پرده نقاشی می گذراند تا شاید بتواند راز زندگی استاد را کشف کند. سرانجام بعد از چندین سال انتظار، در مدرسه متوجه حضور زنی غریبه می شود.؛ زنی که شاید بتواند این گره کور را باز کند.
بخشی از کتاب
زیر تابلو، زیر قاب عکس، استاد به خط خود نوشته بود: چشم هایش- یعنی چشم های زنی که او را خوشبخت کرده یا به روز سیاه نشانده. چشم های زنی که در هر حال در زندگی استاد اثر سنگینی گذاشته و نقاش را برانگیخته است.
شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی
درباره نویسنده
علی محمد افغانی نویسنده کتاب «شوهر آهو خانم» در سال ۱۳۰۴ در خانواده ای تهیدست در کرمانشاه متولد شد. پس از پایان تحصیلات مقدماتی به تهران رفت و وارد دانشکده افسری شد. وی که به دلیل شایستگی تحصیلی بورسیه آمریکا را دریافت کرده بود، در همان جا با ادبیات ملل و رمان نویسی آشنا شد.
علی محمد افغانی در سال۱۳۳۳ به اتهام عضویت در حزب توده دستگیر شد و در همان سال های زندان به نگارش کتاب «شوهر آهو خانم» پرداخت. پس از اینکه از زندان خارج شد، با هزینه شخصی خود کتاب را به چاپ رساند، زیرا هیچ ناشری نمی پذیرفت که چاپ کتاب یک نویسنده گمنام را انجام دهد. کتاب «شادکامان دره قره سو» از دیگر آثار اوست.
درباره کتاب
کتاب آهو خانم، از کتاب های عاشقانه ایرانی در سال۱۳۴۰ در ۸۰۰ صفحه برای اولین بار انتشار یافت. این کتاب نمایی از سال ۱۳۱۳ در کرمانشاه را به تصویر می کشد. کتاب ترسیم کننده مناسبات خانوادگی و زندگی زنان در لایه های پایینی جامعه در طی آن سال هاست و به نوعی چند همسری را مورد نکوهش قرار می دهد. این کتاب که جایزه بهترین رمان سال را از آن خود کرد، نه فقط یک اثر ادبی است، بلکه می توان آن را اثری اجتماعی و تاریخی دانست.
یکی از انتقادات وارده بر کتاب این است که یک شخصیت محروم و ظلم پذیر را به عنوان یک زن ایده آل معرفی کرده است. نقاط قوت داستان نیز تیزبینی و جزئی نگری نویسنده در ترسیم تمامی وقایع کوچک و بزرگ داستان است.
موضوع کتاب
داستان در ارتباط با مردی به نام سید میران رئیس صنف نانوایان کرمانشاه و همسرش آهو خانم است. آهو خانم در موقعیت فعلی سید میران تأثیرگذار بوده و او را همراهی کرده است. سید میران مردی مذهبی و محتاط بود و در کنار خانواده زندگی خوبی داشت تا اینکه روزی زنی زیبا به نانوایی سید میران می آید و در همان دفعه اول چشم سید میران را می گیرد.
فردای همان روز برای بار دیگر آن زن که نامش هما بود به نانوایی می آید و سر صحبت بین آن ها باز می شود. هما از زندگی سخت خود و روی گردانی از همسر سابقش می گوید. همین دیدار و صحبت ها زمینه ای برای آشنایی بیشتر می شود تا جایی که بالاخره سید میران که به هما علاقه زیادی پیدا کرده بود، برای جلوگیری از پیش آمدن حرف و حدیث هما را صیغه خود می کند. هما از علاقه سید میران و این نزدیکی استفاده می کند و با شیوه های مختلف سعی می کند او را راضی به عقد کند.
سید میران که بسیار تحت تأثیر هما بود او را عقد می کند و رفته رفته آهو خانم را مورد بی توجهی و بی احترامی قرار می دهد. او آهو خانم را بی ارزش می کند و هما را خانم خانه معرفی می کند. پس از آن هما سرکشی ها، هوس رانی ها، ریخت و پاش ها، مجالس مهمانی، رقص، شراب خوری را از سر می گیرد و ثروت سید میران را به باد می دهد.
بخشی از کتاب
از روی استفهام و با چشمانی اندک گرد شده به نقره نگاه کرد. مثل آنکه بپرسد: این زن کیست همراه او؟ خیر است انشالله. اما نگاه زن همسایه نیز کمتر از او تعجب انگیز نبود. یک حس باطنی و ناخودآگاه خانم خانه را از ماجرایی ناخوشایند یا لحظههای شوم با خبر کرد. به سرعت برنجش را گرم و کارها را گرد آوری کرد. دست ها را با حوله پاک کرد تا نزد شوهرش برود ببیند آن زن کیست؟ غریبه است یا آشنا؟ مسافر است یا مهمان؟
کافه اردیبهشت از سارا خالوغلی
درباره نویسنده
سارا خالوغلی متولد ۱۳۵۷ مادر، نویسنده و وکیل پایه یک دادگستری است. آثار وی شامل آخرین پل، تراکم تنهایی و کافه اردیبهشت می باشد. طبق آخرین اخبار، وی در حال حاضر در حال نگارش کتابی به نام پیراهن بنفش است.
درباره کتاب
از دیگر کتاب های عاشقانه ایرانی، کتاب کافه اردیبهشت در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات برکه منتشر شده است. فضای این کتاب رنگ و بوی عاشقانه دارد که به کمک قلم بسیار قوی نویسنده، بسیار متفاوت به تصویر کشیده است و همین ویژگی است که خواننده را با خود همراه می کند. همراهی با این فضا زمانی اثر گذاری بیشتری دارد که به دنیای بیماران ام. اس گره می خورد. نثر کتاب کافه اردیبهشت توانسته است از منتقدان نمره قابل قبولی بگیرد. هر چند بعضی از غلط های تایپی به ویژه در چاپ اول می تواند باعث پاره شدن رشته افکار خوانندگان شود، اما مطالعه این کتاب به دلیل فضاسازی بی نظیر و و قوی توصیه می شود. روای این کتاب سوم شخص است و در انتقال احساس توانسته است به خوبی عمل کند.
موضوع کتاب
این کتاب موضوعی عاشقانه دارد که با شادی ها و تلخی های زیادی در هم تنیده شده است. مهم ترین ویژگی این کتاب شخصیت پردازی قوی کاراکترهاست. در این داستان از کلیشه های شخصیتی هیچ خبری نیست و هر چیز همان گونه است که در واقعیت وجود دارد. این کتاب داستان زندگی دختری به نام ماسو می باشد. ماسو پدر و مادر خود را از دست داده است و مسئولیت نگهداری از خواهرش را به گردن گرفته است. او در تلاش برای رسیدن به اهداف خود تصمیم می گیرد تا قهوه خانه ای که را از پدربزرگش به ارث مانده است دوباره راه اندازی کند، اما نقطه عطف داستان آن جایی است که زندگی برای ماسو انتخاب های دیگری دارد.
بخشی از کتاب
آسمان پشت شیشه های کافه اردیبهشت شفاف و شسته مثل روتختی کم رنگ اتاق مادرش وقتی روی طناب پیچ و تاب میخورد و سایه روشن می شد، دوست داشتنی و لطیف به نظر می آمد. نگاهی به قهوه جوش قدیمی و کوچکش که روی گاز بود انداخت و بوی خوش قهوه ترک را نفس کشید.
پستچی از چیستا یثربی
درباره نویسنده
چیستا یثربی نویسنده کتاب «پستچی» در ۲۷ مهر ۱۳۴۷ در تهران متولد شد. وی در خانواده ای تحصیل کرده زندگی کرد. مادرش داستان نویس بود و پدرش نیز گاهی دستی در نوشتن داشت. یثربی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی با رتبه ۵ در کنکور سراسری پذیرفته شد و در رشته روانشناسی تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه الزهرا تحصیل کرد. پس از آن برای مدتی جهت تحصیل در مقطع دکترا به کانادا رفت.
از سال ۱۳۶۸ فعالیت خود را در تئاتر آغاز کرد. در سال ۱۳۷۲ نیز نمایش «اتاق آینه» را با همکاری بهزیستی راه اندازی کرد که تا سال ۷۴ طرح موفقی بود. از برجسته ترین آثار نمایشی او می توان به نمایش «جنایت و مکافات» اشاره کرد که در چند جشنواره خارجی به اجرا در آمد و جایزه بازیگر اول را دریافت کرد.
وی در زمینه های تألیف کتاب، نمایشنامه و فیلمنامه فعالیت داشته است. فیلمنامه فیلم «دعوت» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا و «عکس دسته جمعی با خانم بزرگ» به کارگردانی سیما تیرانداز از دیگر آثار اوست. در زمینه کتاب هم چندین تألیف انجام داده است که معروفترین آن ها «پستچی» است.
درباره کتاب
کتاب پستچی از بهترین کتاب های عاشقانه ایرانی است که در سال ۱۳۹۵ در ۱۲۰ صفحه توسط انتشارات قطره برای اولین بار به چاپ رسید. قبل از چاپ این کتاب قسمت هایی از آن در صفحه اجتماعی چیستا یثربی در اختیار مخاطبان قرار گرفت و توجه عده زیادی از آن ها را به خود جلب کرده بود. فروش کتاب به حدی بود که تا سال ۱۳۹۸ به چاپ هفدهم رسید.
داستان کتاب بر اساس زندگی واقعی نویسنده به نگارش در آمده است و شاید همین موضوع یکی از دلایل جذابیت آن برای مخاطب باشد. اینکه مخاطب بداند با یک داستان واقعی روبروست، انس بیشتری با داستان می گیرد و به نویسنده از منظری دیگر می نگرد. پستچی یک داستان ضد جنگ است که عدم وصال نقش اول داستان به معشوقه اش را جنگ های پیاپی می داند.
موضوع کتاب
داستان کتاب ماجرای عشق دختری جوان به پستچی محل خود است. نقش اول داستان که راوی کتاب است ماجرا را از سن ۱۴ سالگی خود آغاز می کند؛ روزی که برای گرفتن نامه از پستچی در را باز می کند و از همان زمان است که حس عشق و علاقه در دلش خانه می کند. همین احساس و علاقه به دوباره دیدن پستچی است که باعث می شود دختر هر روز برای آدرس خود نامه بنویسد. این کار او ادامه پیدا می کند تا اینکه یک روز دیگر از پستچی جوان خبری نمی شود و به جای آن پستچی پیری نامه را به او تحویل می دهد.
دختر بعد از گذشت ۴ سال و در سن ۱۸ سالگی بالاخره روزی با علی همان پستچی جوان که از جنگ بازگشته بود مواجه می شود. اما این دیدار و نزدیکی خیلی طول نمی کشد، زیرا علی که فردی نظامی بود برای مأموریت به بوسنی می رود که در آن جا درگیری هایی بین صرب ها و مسلمانان رخ داده بود. همین مأموریت ها و اوضاع جنگی است که برای این دو سال هایی پر از جدایی را رقم می زند.
بخشی از کتاب
عاشق شدن سخت است. عاشق ماندن سخت تر. آدم شاید در یک لحظه عاشق شود، ولی یک عمر طول میکشد که عشقش را از یاد ببرد، به خصوص عشق اول را. روی موتور نشسته بودم. نیمه شب بود. از امام زاده برمیگشتیم.
قهوه سرد آقای نویسنده از روزبه معین
درباره نویسنده
روزبه معین نویسنده کتاب قهوه سرد در سال ۱۳۷۰ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی تا مقطع لیسانس در دانشگاه اراک به پایان رسانید. وی در حوزه های نویسندگی رمان، نمایشنامه نویسی و کشیدن کاریکاتور فعالیت دارد.
روزبه معین اولین کار خود را با نوشتن نمایشنامه آغاز کرد و سپس به نوشتن رمان روی آورد. وی می گوید از همان زمان کودکی به نویسندگی علاقه مند بوده و ذوق نوشتن داشته است، ولی اولین تجربه جدی او با قهوه سرد آقای نویسنده رقم خورده است. در کنار نویسندگی به طراحی و شخصیت پردازی کارتونی مشغول است. کتاب «باران پیانو می نوازد» اثر دیگر اوست.
درباره کتاب
یکی دیگر از کتاب های عاشقانه ایرانی، کتاب قهوه سرد آقای نویسنده در اردیبهشت ۱۳۹۶ در ۲۲۰ صفحه برای اولین بار منتشر شد. این کتاب در همان ماه اول به چاپ بیستم رسید و تاکنون بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ شده است. داستان کتاب موضوعی عاشقانه آمیخته با هیجان و کنجکاوی برانگیز دارد.
بسیاری از نظریات حاکی از این است که یکی از مهمترین دلایل پر فروش بودن این کتاب انتشار تکه های جذاب کتاب توسط نویسنده در صفحات اجتماعیش بوده است؛ به گونه ای که چاپ نخست کتاب قهوه سرد آقای نویسنده در همان روز اول انتشار به پایان رسید. این در حالی بود که تا قبل از انتشار این کتاب نامی از نویسنده نبود. کتاب قهوه سرد آقای نویسنده برخلاف بی رونقی و رکود بازار بسیاری از نویسندگان توانست با استقبال فوق العاده ای مواجه شود.
بسیاری از قسمت های کتاب چنان با هیجان بیان شده که خواننده را ترغیب می کند هر چه سریعتر کتاب را مطالعه کند تا به پایان این جریان جالب و متفاوت دست یابد. بسیاری از منتقدین با وجود جذابیت جریان کتاب در شروع داستان، پایان نامناسب داستان را بزرگترین نقطه ضعف این کتاب می دانند.
موضوع کتاب
شخصیت های اصلی این کتاب یک نویسنده به نام آرمان روزبه و دختری روزنامه نگار است. داستان با خاطره ای جالب و متفاوت از دوران کودکی آرمان شروع می شود. آرمان در کودکی در حالی که ۱۰ سال بیشتر نداشته است شیفته دختری می شود که ۱۵ سال از او بزرگتر است؛ دختری قد بلند با عینک ته استکانی که هر روز برای تمرین پیانو به خانه پیرزنی در همسایگی خانه آرمان می رفت. از آن جایی که زنگ خانه پیرزن خراب بود، دختر هر روز زنگ خانه آرمان را می زد. آرمان هر روز با علاقه در را برای او باز می کرد و هر بار تحت تاثیر «ممنون عزیزم» گفتن های دختر قرار می گرفت. آرمان که می دانست پیرزن یک آهنگ بیشتر نمی داند، برای بیشتر شدن مدت آموزش یک روز نت های موسیقی آن ها را دستکاری می کند.
بعد از گذشت بیست سال از آن ماجرا آرمان روزی به کنسرت می رود؛ کنسرت همان دختری که در کودکی نت های موسیقی اش را دستکاری کرده بود؛ موسیقی ای که دختر نام آن را «وقتی پسر بچه عاشق می شود» گذاشته بود. آرمان که بسیار هیجان زده شده است، می خواهد خودش را معرفی کند، اما قضیه به همین راحتی ها نیست و این همان ماجرایی است که خواننده را با خود همراه خواهد کرد.
بخشی از کتاب
انتظار کشیدن ترسناکترین قسمت دوست داشتن واسه یه دختره، ترس از اینکه نیاد یا اینکه خیلی دیر بیاد، اما من فکر میکنم اگه یه روز به پسری علاقه مند بشم، خودم واسه به دست آوردنش تلاش میکنم، چرا؟ جواب خیلی ساده است، من اون رو دوست دارم و میخوام با کسی باشم که دوستش داشته باشم، دوست داشته شدن به تنهایی واسه من کافی است.
بامداد خمار از فتانه حاج سید جوادی
درباره نویسنده
فتانه سید جوادی در سال ۱۳۲۴ در کازرون متولد شد. وی که در شمیران بزرگ شده بود پس از ازدواج به اصفهان رفت. کتاب های بامداد خمار، در خلوت خواب، پارک گورکی از آثار وی هستند. معروف ترین کتاب او بامداد خمار است که ده ها بار تجدید چاپ شده است.
درباره کتاب
کتاب بامداد خمار در سال ۱۳۷۴ در ۴۴۰ صفحه برای اولین بار منتشر شد. این کتاب از پر فروش ترین کتاب های عاشقانه ایرانی است؛ به طوری که در مدت ۱۰ سال ۳۰۰ هزار نسخه آن به فروش رسید. این کتاب به زبان آلمانی نیز ترجمه شده است. خواندن کتاب بامداد خمار به تمام کسانی که در ابتدای راه عاشقی هستند توصیه می شود.
در ارتباط با این کتاب دو نوع جهت گیری وجود دارد: از یک طرف موافقانی هستند که داستان کتاب را درس عبرتی برای بسیاری از جوانان بی تجربه ای می دانند که با ناآگاهی خود را گرفتار یک انتخاب اشتباه می کنند. در طرف دیگر مخالفانی وجود دارند که داستان کتاب را دفاع از اصالت و شرافت طبقات بالا و تحقیر فرودستان می دانند.
در سال ۱۳۷۵ بود که نویسنده ای با نام مستعار«ناهید.ا. پژواک» کتابی به نام «شب شراب» را به چاپ رساند. شب شراب همان داستان بامداد خمار است، اما این بار داستان به جای محبوبه از زاویه دید رحیم به نگارش در آمده بود. این کتاب که به نوعی نشان می داد شخصیت محبوبه یک طرفه به قاضی رفته است، توسط نویسنده بامداد خمار به عنوان سرقت ادبی مورد شکایت قرار گرفت.
موضوع کتاب
داستان کتاب جریان عشق دختری از خانواده عیان دوره قدیم تهران به جوانی نجار از طبقات پایین جامعه است. این داستان ماجراهای محبوبه و رحیم را در دوران نخست زمامداری رضا شاه به تصویر می کشد. محبوبه دختری از طبقه اشراف بود که خواستگاران زیادی داشت، ولی به خاطر عشقی که نسبت به رحیم در دل داشت آن ها را رد می کرد. در برابر مخالفت های بسیار خانواده در مورد ازدواج با رحیم آن قدر مقاومت کرد تا سرانجام خانواده موافقت کردند، اما محبوبه را طرد نمودند.
بعد از ازدواج با رحیم تنها دایه دختر ماهی یک بار به او سر می زد. بعد از گذشت زمان کوتاهی سختی های زندگی محبوبه آغاز شد. از یک طرف شراب خواری ها و زن بارگی های رحیم و از طرف دیگر طعنه، زخم زبان و بد دهانی مادر رحیم نسبت به محبوبه زندگی را برایش تبدیل به جهنم کرد. دختری که در خانه پدر دست به سیاه و سفید نمی زد و همه چیز برایش مهیا بود، حالا کارهای خانه همه بر روی دوشش بود. در کنار این ها باید کتک ها و تحقیر های رحیم را نیز تحمل می کرد. سختی های او به همین ها ختم نشد و بدترین اتفاق برای او زمانی افتاد که به دلیل سهل انگاری مادر شوهرش، پسر پنج ساله اش در حوض خانه همسایه غرق شد. محبوبه پس از هفت سال زندگی با رحیم و مادرش و تحمل آن همه سختی سرانجام از آن جا فرار می کند و بعد از آن است که تقدیر زندگی آرام تر و دلنشین تری را به او هدیه می دهد.
بخشی از کتاب
در خانواده ما رسم بود که پدرها شب عروسی فرزندشان، هنگام خداحافظی دعای خیر بدرقه راهشان می کردند و برایشان آرزوی سعادت می کردند. دعاهای پدرم را در حق نزهت دیده بودم که اشک به چشم همه حتی عروس و داماد آورده بود. آن زمان به این مسائل اعتقاد داشتند. آن زمان دعاها گیرا بود.
هم خونه از مریم ریاحی
درباره نویسنده
کتاب «هم خونه» یکی از بهترین کتاب های عاشقانه ایرانی، اثر نویسنده معاصر، مریم ریاحی است. مریم ریاحی در سال ۱۳۵۲ در شهر تهران متولد شد. این نویسنده در رشته ادبیات تا مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کرده و تاکنون موفق به نوشتن چندین رمان عاشقانه شده است. معروفترین و پرفروش ترین اثر وی کتاب «هم خونه» است که به گفته وی قسمت هایی از آن جنبه تخیلی دارد و قسمت هایی دیگر برگرفته از زندگی خودش است.
درباره کتاب
داستان کتاب هم خونه یک داستان عاشقانه است که در سال ۱۳۵۸ به چاپ اولیه رسید. یکی از ویژگی های جالب این کتاب متن گیرای آن است که شما را وادار به خواندن بی وقفه کتاب می کند و خیلی سخت اجازه می دهد کتاب را زمین بگذارید. با وجود کشش درونی کتاب شما در مدت کوتاهی می توانید این کتاب ۴۶۵ صفحه ای را به پایان برسانید. قلم نویسنده در این رمان به گونه ای است که تمامی لحظات کتاب را به خوبی می توانید در ذهن خود تصویرسازی کنید. کتاب هم خونه از جمله کتاب هایی است که دوباره خواندنش خالی از لطف نیست.
موضوع کتاب
داستان این کتاب در مورد دختر پاک و بی آلایشی به نام یلدا است. یلدا که پدر و مادر خود را از دست داده است با یکی از دوستان پدرش به نام حاج رضا زندگی خود را ادامه می دهد. این دختر که وقت خود را با درس و دانشگاه پر کرده بود، جای خالی عشق را در زندگیش احساس می کرد.
یک شخصیت اصلی دیگر این کتاب شهاب، پسر حاج رضاست. شهاب پسری خوش تیپ، مغرور، متعصب و کمی بد عنق است و نسبت به پدرش دلخوری هایی دارد. شهاب تصمیم به مهاجرت از کشور را دارد و حاج رضا که تمایلی ندارد آخرین فرزندش را مانند دیگر فرزندان رهسپار دیار غربت کند، با قصد و نیت خوبی که در ذهن دارد، زمینه های آشنایی یلدا و شهاب را فراهم می کند.
در واقع یلدا و شهاب بدون اینکه شناختی از یکدیگر داشته باشند و خود خواهان این آشنایی باشند به یک ازدواج اجباری و توافقی تن می دهند. از شرایط این ازدواج توافقی، زندگی به مدت محدود در یک خانه است. در این مدت فقط قرار است که در حد دو هم خانه با یکدیگر ارتباط داشته باشند، اما ماجرا به همین قرار ختم نمی شود. این ازدواج اجباری تازه شروع اتفاقات پیش بینی نشده آینده است.
بخشی از کتاب هم خونه
ظهر بود؛ اواخر شهریور. با این که هوا کم کم رو به خنکی می رفت، اما آن روز به شدت گرم بود. خورشید با قدرتی هر چه تمام تر به پیشانی بلند و عرق کرده ی حسین آقا می تابید. قطره های ریز و درشت عرق از سر و روی او آرام آرام و پشت سرهم ریزان بودند و روی صورتش را گرفته بودند. چهره ی آفتاب سوخته اش زیر نور خورشید برق می زد، اما گویی اصلا متوجه گرما نبود و همان طور شیلنگ آب را روی سنگ فرش حیاط بزرگ و زیبای حاج رضا گرفته بود و به نظر می رسید قصد دارد آنها را برق بیاندازد.
اجازه می فرمایید گاهی خواب شما را ببینم از محمد صلاح عطاء
درباره نویسنده
محمد صلاح عطاء، نویسنده کتاب «اجازه می فرمایید گاهی خواب شما را ببینم» در سال ۱۳۳۱ در شهر اراک متولد شده است. وی در سال ۱۳۵۶ مدرک فوق دیپلم سینما و تلویزیون را از مدرسه هنرهای دراماتیک رویال آکادمی لندن دریافت کرد. در سال ۱۳۵۹ موفق به کسب مدرک کارشناسی کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک شد. در سال ۱۳۷۲ با مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه علامه طباطبایی فارغ التحصیل شد.
وی در زمینه های نویسندگی، بازیگری، برنامه سازی تلویزیون، شعر و ترانه سرایی فعالیت های زیادی داشته است. اولین بار فعالیت هنری اش را با قصه گویی و قصه خوانی در رادیو آغاز کرد. وی در چندین فیلم بازی کرده که یکی از مهمترین آن ها فیلم «تیغ و ابریشم» به کارگردانی مسعود کیمیایی است. ترجمه کتاب «تمامی آن چه که مردان در باب زنان می دانند» اثر عبدل اسمیت از دیگر کارهای اوست.
درباره کتاب
کتاب «اجازه می فرمایید گاهی خواب شما را ببینم» برای اولین بار در سال ۱۳۹۸ منتشر شد. این کتاب که ۷۹ صفحه دارد شامل دو روایت و ۵ داستان کوتاه است. از ویژگی های خاص این کتاب بیان ساده، خودمانی و دور از تکلف آن است. متن کتاب در عین سادگی جذابیتی دلنشین دارد که آن را از به کار گیری هر گونه کلمات و جملات ادبی دشواری بی نیاز می کند.
موضوع کتاب
این کتاب کم حجم شامل چند داستان کوتاه است. بذله گویی و شوخ طبعی درون کتاب فضایی جالب برای خواننده ایجاد می کند. «بن بست آینه»، «جلال آباد»، «روزی که من عاشق شدم»، «تابستان جان است» «پشتِ پلکِ ترِ پائیز» از داستان های کوتاه کتاب هستند. داستان بن بست آینه داستان زندگی مردی متاهل است که همسری به نام نسرین دارد. او هر بیست روز یک بار برای انجام امور شغلی به ماموریت می رود. او که روزی بی خبر به خواست کارفرمایان به خانه باز می گردد، با صحنه ای روبرو می شود که تمام تصوراتش را بر هم می زند.
بخشی از کتاب
پنج شنبه ۱۴ اسفند، ساعت ۱۱ صبح من عاشق شدم. هوا ابری بود و همه بارانهای عالم سر من میریخت. گفتن از آن روزی که عاشق شدم چه خوب است. مثل اینکه روی زخمی را بخارانی، نه بیشتر. عشق مثل دامنی گر گرفته است، به هر طرف که میدوی شعله ورتر میگردی. چیزی به ظهر نمانده بود، تا ده شمردم و عاشق شدم، عالم توفانی شد… پنجره را باز کردم و ناگهان عاشق شدم.
آیا شما هیچ کدام از کتاب های عاشقانه معرفی شده در این مطلب را خوانده اید؟ نظرتان راجع به آنها چیست؟
اگر کتاب عاشقانه ایرانی جذاب دیگری می شناسید، در بخش نظرات، اسم آن کتاب یا کتاب ها را با دیگر همراهان پاسخ از ما در میان بگذارید.